شهید محمد ولی قشقایی در بخشی از وصیتنامه خود از خدای خود طلب شهادت می کند و می نویسد: خدایا تو خود شاهدی که هدفی جز برقراری حکومت تو ندارم. پروردگارا می دانم که گناهان من زیاد است و می دانم که بخشنده هستی.
او 11/04/67 در محور کامیاران- تنگی در کمین ضد انقلاب وابسته به اجانب در راستای دفاع از انقلاب و مردم عزیز، سینه خویش را سپر تیر مستقیم دشمن وابسته به استکبار جهانی قرار داد و به لقاء الله پیوست.
بعد از سه ماه دوره آموزشی به جبهه های حق علیه باطل اعزام و به مدت پنج ماه در جبهه علیه کفر با متجاوزین به کشور عزیزمان مبارزه و جهاد نمودسرانجام در 16 – 4- 1360 در منطقه سومار به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
در سن جوانی و جهت یاری رساندن به مدافعان سلحشور وطن عازم جبهه های رزم علیه دشمنان گردید و حدود 23 ماه عاشقانه به اسلام و انقلاب اسلامی خدمت صادقانه نمود...
«شهيد نجفعلی محمودی بابانظر» قبل از انقلاب در روستا تبليغات اسلامي فعاليت در انجمن اسلامي نقش بسزایی داشت، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافتو در روستای گل تپه سقز شربت شهادتش را نوشید.
منوچهر علاقه به خصوصی به حضرت امام راحل ره داشت و هر وقت در رسانه های صوتی و تصویری سخنرانی امام پخش می شد با دقت گوش فرا می داد و به ما هم تذکر می داد که گوش بدهیم ...
اينجانب ابوالفضل گيلك يك عرض دارم و آن اين است كه پيروي از ولايت فقيه را فراموش ننمائيد كه ولايت فقيه است كه ميتواند اسلام را زنده به مردم معرفي نمايد.
حساسیت زیادی در مورد رعایت حجاب اسلامی خواهرش نشان می داد و در این زمینه نسبت به آنها سخت گیری می نمود. او می گفت راهی که من انتخاب کرده ام راه امام حسین (ع) است و هرگز از راهی که انتخاب کرده ام پشیمان نیستم.. .
هرگز به کسی آزارش نمی رسید و به افراد خانواده سفارش می کرد که همیشه حقی را ناحق نکنید و حق را به حق دار بدهید و هیچوقت کسی را از خود نرجانید . و می گفت هر چه می توانید به مردم خدمت کنید...
پیرمرد گفت : نه آقا. پسر شما یک شب مرا از دست چند شخص ولگرد و معتادی نجات داد که می خواستند هم پولم را ببرند و هم وسایلم را. پسر شما با شهامت نجاتم داد. تازه پس از آن هروقت می توانست به من کمک می کرد..
ایشان در انجام فرایض دینی و شرکت در مراسمات ملی و مذهبی حساسیت ویژه ای داشت و همیشه به نماز و روزه اول وقت تأکید داشتند و اهالی خانواده و اطرافیانش را به این مهم رهنمود می کرد...