نامه شهید به خانواده اش

نامه شهید به خانواده اش

وجب‌به‌وجب از خاکمان را شهدا حفظ کرده‌اند

شهید «حمیدرضا ملایی» در نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد: «از دزفول تا آنجایی که الآن خط است، وجب به وجب راه را شهیدی باز کرده. خوشا به حالتان ای شهدا که پیش خدا رفتید و مسئولیت‌های‌تان به دوش ما افتاده و ما باید به آخر برسانیم، اما من از خداوند می‌خواهم که من را هم بپذیرد.»
به مناسبت سالروز شهادت نامه شهید «حسین غلام پور» منتشر شد؛

دلم برایتان تنگ شده !

خدمت برادر عزیزم آقای حسن غلام پور سلام عرض می کنم پس از تقدیم عرض سلام و سلامتی امیدوارم که سلام گرم مرا که از اعماق قلبم و از ذرات وجودم سرچشمه می گردد و فرسنگها راه را طی می کند و به رخسار شما می رسد پذیرا باشید.باری اگر از حال این جانب برادر حقیر و کوچک خود حسین خواسته باشی خوب هستم و به دعاگوی شما برادر عزیزم و بچه ها مشغول هستم. برادرم من فعلاً در همان جای قبلی هستم و هم حالم و هم جایم خوب است و شما نگران حال من نباشید. ناراحتی من فقط دوری از شما برادر عزیزم است.
به مناسبت سالروز «شهادت» نامه شهید «حسین عرب مارکده» منتشر شد؛

اسناد فرهنگی/ سال نو را از قول خودم و همسنگرانم به شما تبریک عرض می کنم

امیدوارم که نامه ناقابل پذیرای حال شما باشد و سال نو ر از قول خودم و همسنگرانم به شما تبریک عرض می کنم. اما عید ما روزی است که اسلام و رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل به پیروزی نهائی نائل آیند. انشاالله...

نوشته ای از فرسنگها دور خدمت همسر عزیزم

خدمت همسر عزیزم سلام عرض نموده و از فرسنگها دور احوال پرس شما می باشم و امیدوارم که این زندگی خوب خوش در کنار فرزندانمان به شما و به فرزندانمان خوش بگذرد و از شما می خواهم سعی کوشش داشته باشید تا فرزندانی هر چه بهتر که به درد اجتماع اسلامیمان بخورد تحویل جامعه بدهی.
به مناسبت سالروز «ولادت»

نامه «شهید رحیم منصوری»؛ به خانواده اش

خانواده عزیز شما نوشته بودید که ما میتوانیم به ملاقات تو بیائیم ولی وقتش معلوم نیست من از شما خیلی متشکرم که به فکر من هستید ولی از شما خواهش می کنم که به ملاقات من نیایید البته دلیلش را برایتان توضیح می دهم من در نامه قبلی نوشته بودم که در خط دوم هستم یعنی در پادگان دو کوهه قدیم اندیمشک آن به این دلیل بود که نمی خواستم مادر بزرگ بخاطر من ناراحت باشد.
به مناسبت سی و ششمین سالگرد «شهادت» نامه شهید منتشر شد؛

«شهید حسن سیگارچی»؛ اولین شب بد از مرخصی را روایت می کند

ملالی ندارم، به جز دوری شما عزیزان اکنون که این نامه را برایتان می نویسم اولین شبی است که از مرخصی رسیده ام و ساعت حدود هشت و نیم شب است، که در کنار نور فانوس به نگارش آن مشغولم.
به مناسبت سالروز «شهادت» منتشر شد؛

نامه «شهید حسن قدیمی» به خانواده اش

خواهر عزیزم سلام گرم مرا به پدر و مادر عزیزم برسان و دیگر سلام گرم مرا به دائیها و بچه هایشان برسانید و امیدوارم که حالشان خوب باشد. آری خواهر و مادر و پدر عزیزم من در سلامت به مقصد رسیدم و از بابت من هیچ ناراحت نباشید. حال من بسیار خوب است.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه