خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «عباس بنیقاسمی تیروری» میگوید: «آدم خوب و بامعرفتی بود. نامه نوشته بود که دوست دارم انگشت پسرم را روی استامپ بزنی و برایم بفرستی، دوست دارم انگشت کوچکش را ببینم. شهید خیلی دوست داشت که به جبهه برود و در آخر هم رفت. شهید راننده آمبولانس بود و میگفت دوست دارد به زخمیها کمک کند.»