شهید علی انصاری :
شهید علی انصاری استاندار اسبق گیلان ۱۵ تیر ماه سال ۱۳۶۰ یک هفته پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در مسیر عزیمت به استانداری به همراه شهید علیرضا نورانی، معاون عمرانی‌‌اش در خیابان لاکانی رشت به دست منافقان کوردل به شهادت رسید.
نامه شهید مهندس انصاری استاندار مکتبی گیلان به تنها فرزندش
نویدشاهدگیلان: نامه شهید مهندس انصاری استاندار مکتبی گیلان  به تنها فرزندش سمیه و همسرش، اولین نامه ای که شهید انصاری در حالیکه ممنوع الورود به ایران بود به تنها فرزند یکماهه اش نوشت .
سلام بر تو ای مادر و درود بر تو ای دختر . ستایش و تسبیح خدای را سزاست که طاعتش عزت می آورد و دوستی او ایمان را صلابت بخشد و دوری از فکرش معیشت را سخت کند ( و من اعرض عن ذکری فانه معیشتاً ضنکا )  
امید است که هوای گرم تابستان بدنتان را نیازارد و شما را به هم مهربانتر کند آنچنان که از همدیگر و از آغوش هم لحظه ای را فراق نداشته باشید . تو ای مادر شیرة جانت را به او ده تا او هم شیران دیگری را تحویل جامعه دهد و باشد که تا خفته های بیشه های امید، امید و ایمان را در دل فرزندان خلف روزگار بیدارکنند و تو ای دختر آنچنان باش که مادران دیگر آرزوی داشتن همچو تویی را در سر بپرورانند و دارندگان امید از تو ایمان بیاموزند و دارندگان ایمان از تو امید. بابا علی نیز گرفتار کار دنیاست تا شاید آخرتش را آباد کند و مأمنی را جستجو می کند که همچون امینهای روزگار زیست و زندگی کند و حالش هم بد نیست . زنده بودنش بین خوف و رجاست و تلاشش بین بیم و امید که اگر لطف خدا شاملش نشود نیست و نابود است.
نامه شهید مهندس انصاری استاندار مکتبی گیلان به تنها فرزندش
 امیدوارم که دیدار تازه گردد و شرح درد هجران گفته شود و زنگار دل به دیدن تو زدوده گردد و یأس ها به امید و امید به ایمان و ایمان به تصدیق به یقین به عمل مبدل شود . ای کوچک ضعیف ولی امید بخش ، بدان که چشم روزگار از تمام حرکتت و افعالت عکس برداری می کند و همه اعمالت روی همگان تصویر زیبا و زشت می گذرد آنچنان سخی و مهربان باش که مهربانان به پای تو افتند و لقمان ها دربان در وجود و بخشش تو باشند.
آنچنان زیست کن که همه از دستت آسوده خاطر باشند و آنچنان به سرای دیگر شتاب که همه از نبودنت ناراحت باشند. امیدوارم که تلاش بابا علی راهت را هموار کند و صدایت را به فریاد و فریادت را کوبنده و درهم شکنندة هرچه نامردی قرار دهد.
دخترم همیشه معاشرت و دوستی ات با کسانی باشد که راه خدایی را می پیمایند و آنچنان با آنها معاشرت کن که چون حلقه های به هم پیوستة زنجیر پای گیر گناهکاران و یار مظلومان و خصم ظالمان باشد. از آنکس که همیشه در پی تمجید و تعریف توست دوری کن چون اگر طوری زندگی کنی که همه از تو راضی باشند حق و باطل را در هم آمیختی . طوری زیست کن که دوستان خدا یارت باشند و دشمنان او به تو نفرت ورزند.
چون اگر عملت دشمنان خدا را راضی کند باید در ایمانت شک نمود. نمی دانم در کدامین زمان ایمانت به ظهور خواهد رسید و نمی دانم سرنوشتت به کجا خواهد انجامید ولی پدر وار به تو می گویم زیست با ذلّت را با مرگ با عزّت عوض کن و آنچنان باش که زنان اسوة روزگار بودند مانند فاطمه (سلام الله علیها ) و زینب (سلام الله علیها ) فریادرس مظلومین و خصم ظالمین . به خانة مظلومین در مقابل آفتاب سوزان زمان سایبان باش و بر سر ظالمین فریاد زن.
در مقابل مظلوم متین و موقّر باش ولی در مقابل ظالم سکوتت را بشکن و بر سرشان فریاد زن و فریادت را به شیون مبدل کن و شیون را به پیکار به جهاد و لازم است که در مرحلة اول جهاد با نفس را مراعات کنی . که خود بودی و خود پسندی ریشة اعمال نیک را نیز فنا کند . در خاتمه سلامم را به خوبان و درستکرداران با ایمان و نمازگزاران واقعی ابلاغ کنید و طلب دعا که خداوند راه گشاده ما را ، وسیله و مقاومت ما را محکم کند. باشد که انتظار منتظران به پایان رسد . از خداوند عمل صالح و تقوی و ایمان را برایتان خواستارم .
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده