وصیت نامه شهيد سيد حبيب موسوی؛
برادران سپاه : نماز جماعت را ترک نکنید و شبهاي جمعه دعاي کميل را بخوانيد و بيشترين وقت بيکاري را به کتاب خواندن و مطالعه بپردازيد و ديگر اينکه خيلي بيدار و هوشيار باشيد که ضد انقلاب در سپاه نفوذ نکند و ضربه به اسلام بزند.


برادران سپاهی؛ بيدار و هوشيار باشيد که ضد انقلاب به اسلام ضربه نزند
نوید شاهد فارس : شهيد سيد حبيب موسوی در 20 فروردین ماه 1340 در روستای قنات نو شهرستان خرم بيد در خانواده ای مذهبي و انقلابی از سادات جليل القدر ديده به جهان گشود .تحصیلات خود را تا کلاس پنجم ابتدايي در روستاي محل تولد سپري نمود و از همان زمان قبل از تکليف شرعي نسبت به اداي فرضيه نماز و روزه به طور جدي اقدام کرد و در هيات عزاداري روستاها فعاليت هاي زيادي داشت. دوران راهنمايي را در شهر شيراز گذراند. در سال 1359 موفق به اخذ ديپلم اقتصاد شد و با شور و شوق وصف ناپذيري که داشت به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شهرستان خرم بيد در آمد و به مبارزه با خوانين و اشرار منطقه پرداخت و در طول خدمت مقدس پاسداري در قسمتهاي مختلف سپاه در شهرستان کار مي کرد و بارها به جبهه حق عليه باطل اعزام و مسئوليت هاي متعددي داشت اولين بار به جبهه هاي غرب کشور اعزام شد و در جريان گشت و شناسايي با تعدادي از همرزمانش متجاوزين بعثي قرار گرفته و تا حدي که نزديک بوده و به اسارت دشمن در بيايند .
مدتي نیز در تيپ حضرت احمد ابن موسي عليه السلام بود . وی سرانجام در 15 شهریور ماه 1365 مصادف با روز اول محرم در جزيره مجنون هنگام وضو گرفتن به شهادت رسید. پیکر پاک او در تاسوعای حسینی در قنات نو و مظفر آباد به خاک سپرده شد .


(متن وصیت نامه)
بسم الله الرحمن الرحيم
فان الفره لله جميعاً . همانا عزت و پيروزي همان در نزد خداست . درود و سلام به امام امت خميني بت شکن که ما را از سياه چالها بيرون آورد و به سوي آزادي روانه کرد تا بتوانيم آزادانه زندگي کنيم و راه اسلام و قرآن را ادامه دهيم درود فراوان به شهيدان زنده و جاويد بر سالار شهيدان حسين ابن علي عليه السلام و تمام شهداي صدر اسلام و شهداي انقلاب درود و سلام بر روحانيت هميشه بيدار در صحنه انقلاب و درود بر تمام رزمندگان اسلام پاسدار سرباز و بقيه رزمندگان ارتش درود و سلام بر آن پدر و مادر گرامي و بزرگوارم که يک لقمه نان پاک از دست رعيتشان به من دادند و مرا در راه اسلام بزرگ و تربيت کردند .

اولاً پدر جان اين راهي را که بنده انتخاب کردم راهي است که حسين و يارانش انتخاب کردند اينکه دارم روانه جبهه مي شوم افتخاري است که نصيب من شده و با قلبي سرشار از ايمان و ذوق روانه مي شوم که هر چه زودتر صداميان زمان را نابود و با خاک يکسان کنيم .

وصيتي که به برادران سپاه دارم اين است که نماز جماعت را ترک نکنند و شبهاي جمعه دعاي کميل را بخوانيد و بيشترين وقت بيکاري را به کتاب خواندن و مطالعه بپردازيد و ديگر اينکه حتماً نظافت را رعايت کنيد و به وضع آشپزخانه برسيد و نگذاريد آنقدر ظروف کثيف باشد و ديگر اينکه خيلي بيدار و هوشيار باشيد که ضد انقلاب در سپاه نفوذ نکند و ضربه به اسلام بزند و ديگر اينکه خيلي نظم و انضباط داشته باشيد که مردم خيلي روي شما حساب مي کنند .

وصيت براي پدر و مادر بزرگوارم پدر جان من خود مي دانم که شما فردي مکتبي و مذهبي بوديد و افتخار بکن که فرزندت به جبهه نبرد حق و باطل روانه گشتند اولاً پدر جان ديده آنچنان سعادتي ندارم که شهيد بشوم و ان شاء الله اگر شهادت نصيب بنده گرديد تو افتخار بکن و هيچ گونه ناراحت نباش ديگر
انا لله و انا اليه راجعون يعني ما از آن خدائيم و بازگشت همه ما به سوي اوست :
نکند خداي نکرده گريه کني که خوانين منطقه خوشحال بشوند و تنها خواهشي که از تو دارم سر قبرم نوحه خوان و مردم را دلداري بده و آنها را به راه اسلام هدايت بفرما . آري مادر عزيز ، برادر جانم اميدوارم که براي بنده هيچ گريه نکني و ناراحت نباشي

و تو اي برادران عزيزم سنگرم را خالي نگذاريد و اسلحه مرا به دوش بگيريد و مردانه بجنگيد و تو اي خواهران عزيزم همچون زينب عليه السلام راهم را ادامه بدهيد و براي بنده گريه نکنيد .

و تو اي همسرم و با تقوا خودم مي دانم که هيچ گونه ناراحت نشوي و اگر نطفه اي از ما پا گرفت و اگر پسر شد اسم آنرا سيد حبيب بگذاريد و اگر دختر شد اسم آنرا فاطمه بگذاريد و همچون ياران حسين راه بنده را ادامه بدهند . و آنها را تربيت بکن در راه اسلام . والسلام عليکم و رحمت الله و برکات . خداحافظ در آخر براي بنده طلب مغفرت و آمرزش بکنيد که گناهان بنده را خداوند ببخشيد . شهيد قلب تاريخ است .


انتهای متن /
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده