نامه شهيد سيدناصراله مرادی
شهيد «سيدناصراله مرادی» در نامه‌ای به خانواده خود می‌نویسد: «ان‌شاءالله با پيروزی يا شهادت که هر دو پيروزی است. چقدر پرو هستم بعد از اين همه گناه آرزوی شهادت دارم. عيب ندارد عوضش خداوند تبارک و تعالی خیلی مهربان است. از طرف من سه مرتبه پيشانی و دست راست و چپش را ببوسيد و بگوييد حلالم کندو...» متن کامل نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

بوسه بر پیشانی مادر

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «سيدناصراله مرادی» یکم مهر سال 1338 در محله آستانه شيراز ديده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصیلات خود را تا مقطع سوم راهنمایی گذراند و سپس ترک تحصیل کرد و مشغول کار شد. با پیروزی انقلاب اسلامی به خیل سبزپوشان سپاه پاسداران پیوست. با آغاز جنگ تحمیلی همراه با برادرش راهی جبهه شد. وی سرانجام 12 اسفند 1362 در عملیات خیبر به شهادت رسید. پیکر پاکش پس از 12 سال انتظار به زادگاهش بازگشت و در گلزار شهدای شیراز در جوار یارانش به خاک سپرده شد.

متن نامه: بوسه بر پیشانی مادر

بسم الله الرحمن الرحيم با سلام به امام و خانواده شهداء و خانواده خودم. اگر از حال اينجانب جويا باشيد به حمدالله سلامتی برقرار است و اميدوارم که همگی شما بتوانيد در زير پرچم اسلام به رهبری امام خدمت بيشتری به اسلام و مسلمين کنيد.

من پيش از يک ماه در اين جا هستم و در عرض اين يک ماه آموزش سلاح‌های سنگين را پشت سر گذاشته‌ايم و حالا منتظريم که دستور حمله برسد و تا به قرب خدا برويم و کربلا را از دست کفار نجات دهيم. ديشب حنابندان بود آن هم چه حنابندانی چه معنويت قوی بين بچه‌ها بود همه دست و سر و پاهايشان را با گريه شوق حنا بستند و من هم دستم را حنا بستم.

ان‌شاءالله می‌رويم کربلا را آزاد می‌کنيم یا اينکه شهادت را نصيب خود می‌کنم ان‌شاءالله با پيروزی يا شهادت که هر دو پيروزی است.

چقدر پرو هستم بعد از اين همه گناه آرزوی شهادت دارم. عيب ندارد عوضش خداوند تبارک و تعالی خیلی مهربان است. فکر می‌کنم هر چه انسان در درگاه خداوند پروتر باشد بهتر است خلاصه ما خودمان را وا گذاشته‌ايم به خداوند تبارک و تعالی.

سرتان را درد نياورم سلام مرا به منصور آقا و مادر رسول و بچه هايشان برسانيد و سلام به محمد آقا و قنبر آقا و جواد آقا و همه اهل خانه و بچه‌های مسجد برسانيد و سلام و درود مرا به مادرم که از همه کس برايم عزيزتر است برسانيد و از طرف من سه مرتبه پيشانی و دست راست و چپش را ببوسيد و بگوييد حلالم کند.

و سلام مرا به جعفر آقا و سيد حسين و زهرا برسانيد. و بهتان بگويم قدر مادرمان را بدانيد ما که قدرش را ندانستيم. به سيد حسين سفارش سيد جعفر را بکنيد و بگوييد که اگر آرزوی کربلا و شهادت دارد بيشتر به سيد جعفر برسد.

خب ديگر عرضی ندارم جز دوری کربلا. به اميد پيروزی رزمندگان والسلام. احتمال زياد است که حالا فعلا به مرخصی نيايم. نامه نمی‌خواهد بدهيد خودم نامه برايتان می‌دهم. سايه امام مستدام.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده