بگذارید تنها برود!
چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۴
خواهر شهید حاج منصور خادم صادق در خاطره ای روایت می کند: قدیم رسم بود برای گرفتن آبغوره و آبلیمو، یک هفته می رفتیم خانه مادر بزرگ. مسیر مدرسه من هم تا خانه مادر بزرگ دورتر از خانه خودمان بود.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید حاج "منصور خادم صادق" 2 فروردین سال 1341 در خانواده ای متدین و مذهبی در شیراز به دنیا آمد. تحصیلات خود را از 7 سالگی آغاز کرد و قبل از به پايان رساندن دوران متوسطه و در بحبوحه ي شروع جنگ تحميلي از ادامه ي تحصيل باز ماند و از طریق سپاه به عنوان پاسدار به جبهه اعزام شد.
"منصور" در طول هشت سال دفاع مقدس مسئوليت هاي مختلفي از جمله «مسئول محور آبادان ، مسئول زرهي، مسئول لشکر 19 فجر، معاونت آموزش نظامي سپاه ناحيه فارس، مسئول بسيج لشکر 19 فجر، فرماندهي آموزش دانشکده علوم و فنون زرهي و....» را بر عهده داشت."حاج خادم صادق" که درعمليات هاي مختلف شرکت کرده و گه گاه از نواحي مختلف بدن نيز مجروح شده بود در عمليات پاکسازي منطقه ي مين گذاري شده در جاده اي ام القصر پاي خود را از دست داد . پس از اتمام جنگ ازدواج کرد.
شهید حاج منصور خادم صادق سرانجام در یکم آبان ماه 1372 در حين انجام مأموريت به شهادت رسید.
خواهر شهید حاج منصور خادم صادق در خاطره ای روایت می کند: قدیم رسم بود برای گرفتن آبغوره و آبلیمو، یک هفته می رفتیم خانه مادر بزرگ. مسیر مدرسه من هم تا خانه مادر بزرگ دورتر از خانه خودمان بود. روز اول و دوم منصور مرا رساند اما روز سوم گفت: از امروز ظهر خودت تنها باید بیایی؟
مادر گفت: منصور، هنوز برای این زوده، تنهایی سختش میشه!
منصور مصمم جواب داد: نه، این باید یاد بگیره تو جامعه ای که این قدر گرگ زیاده به تنهایی از خودش دفاع کنه، همیشه که کسی نیست همراه اون این طرف و آن طرف بره!
بعد از اینکه من رفتم، به مادر گفته بود: من به آبجی می گویم تنها بره، اما خودم از دور با دوچرخه دنبالش هستم که کسی مزاحمش نشود.
می گفت زن ها می توانند در جامعه باشند اما به شرطی که حجاب داشته باشند.
مادر گفت: منصور، هنوز برای این زوده، تنهایی سختش میشه!
منصور مصمم جواب داد: نه، این باید یاد بگیره تو جامعه ای که این قدر گرگ زیاده به تنهایی از خودش دفاع کنه، همیشه که کسی نیست همراه اون این طرف و آن طرف بره!
بعد از اینکه من رفتم، به مادر گفته بود: من به آبجی می گویم تنها بره، اما خودم از دور با دوچرخه دنبالش هستم که کسی مزاحمش نشود.
می گفت زن ها می توانند در جامعه باشند اما به شرطی که حجاب داشته باشند.
انتهای متن/
منبع: کتاب آرزوی فرمانده
نظر شما