نامه ای از سنگرهای دزفول
چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۲۹
نوید شاهد - شهيد "نورالله نوربخش" در نامه ای می نویسد: «برادر جان اگر بخواهي از وضع برادر کوچک خودت نور الله نور بخش را خواسته باشي الحمدالله سلامت هستم و...» متن کامل نامه این شهید بزرگوار را نوید شاهد بخوانید.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "نورالله نوربخش"
پنجم خرداد ماه 1338 در خانواده ای مذهبی و کشاورز در روستای «خرم
مکان»ديده به جهان گشود. او در مزرعه زیبای روستا در دامن پدر و مادری زحمت
کش پرورش یافت و رشادت و شجاعت و چابکی همراه با صداقت و پاکی را آموخت. 7 ساله
بود که راهی مدرسه شد و دوران ابتدایی را با بهترین نمرات گذراند. پس از
آن به علت نبود مدرسه ترک تحصیل کرد. در
دوران انقلاب اسلامی دوشادوش مردم روستا در تظاهرات شرکت می کرد. با رسیدن
به سن 18 سالگی به خدمت سربازی در تیپ 55 هوابرد مشغول شد. پس از چندی به
عنوان بسیم چی به جبهه اعزام شد. وی سرانجام 30 مهر ماه 1360 در دهلاویه به شهادت رسید.
متن نامه:
بسم الله الرحمن الرحيم خدمت برادر عزيزتر از جانم جناب آقای عين الله نور بخش سلام. پس از عرض سلام و سلامتي شما را از درگاه ايزد متعال خوهان و خواستارم و اميدوارم که حالتان خوب باشد و زندگاني را در پناه امام زمان به خوشی و کامرانی زيست فرمايد و اميدورام که هيچ گونه کسالتي در مورد خاطر مبارکتان نگرديده باشد و هميشه در ميان اقوامان و خويشان سربلند و پر افتخار باشی.
نامه ای از سنگرهای دزفول
برادر جان اگر بخواهي از وضع برادر کوچک خودت نور الله نور بخش را خواسته باشي الحمدالله سلامت هستم و سلامتي که يکي از نعمت هاي الهي است برقرار و به دعاگويي شما مشغول می باشم و در ضمن برادر جان الان که اين نامه ناقابل را براي شما مي نويسم ساعت 4 بعد از ظهر است که هوا ابری است و باران مي بارد و من هم در سنگر هستم و اين نامه را براي شما مي نويسم که ببينيد فراموشي در کار نيست و باري برادر جان نامه پر مهر و محبت انگيز شما در بهترين ساعات به دستم رسيد و که توسط علمدار صفر پور بود و اين نامه را ديدم چقدر خوشحال شدم و نامه را خواندم و از وضع سلامتي شما برادران با اطلاع شدم و دانستم که که همگي سلامت هستيد.
ما هنوز در بين ذزفول و اهواز هستیم و معلوم نيست ديگر کجا برويم و الان که نزديک به 38 روز است که به ماموريت آمده ايم و هيچ تنگي و ناراحتي نداشتم و الان نامه هشتمين است که براي شما مي نويسم و 2 عدد نامه براي حاج اسکندري و يک عدد براي خدا کرم ولي جواب هيچ کدام نيامده است و فقط يک بار نامه خودت که توسط علمدار به دست من رسيده است.
خلاصه سرتان را درد نمي آروم و با شما همين جا خداحافظي مي کنم . مادر مهربانم را از راه دور سلام و دعا مي رسانم . زياده عرضي ندارم به جز سلامتي شما را خلاصه اميدوارم که اين دوري هم به زودي بر طرف گردد و ديدارها تازه شود به اميد روزي که به ده بيايم خداحافظ شما جانثار شما نور الله نور بخش . 6 بهمن ماه 1359.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما