فریادهای درونی که رسالت یک نویسنده شد
سهشنبه, ۰۴ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۰۸
نوید شاهد - به سراغ نویسنده جوان شیرازی می رویم. جوانی که این روزها تمام دغدغه ی زندگی خود را معرفی دلیر مردانی از دیار نور به نسل جدید می داند... این گفتگوی خواندنی را در نوید شاهد دنبال کنید.
به گزارش نوید شاهد فارس، "مریم شیدا" خواهر شهید، جانباز و آزاده است. او از کودکی با مضامین شهید و شهادت آشنا شده و با چشمان خویش انتظار یک مادر شهید را برای بازگشت فرزندانش دیده است. از این رو دست بر قلم می برد تا فریاد های درونش را و آنچه که به چشم خود دیده برای جوانان سرزمینش روایت کند.
در ادامه با نوید شاهد همراه باشید.
نویسنده - مریم شیدا هستم اهل شیراز. تحصیلاتم را تا مقطع کاردانی در رشته شیمی گذرانده و دانش آموخته فیلم نامه نویسی نیز بوده ام.
نوید شاهد فارس - از چه سالی نویسندگی را آغاز کردید و تا کنون چند اثر به قلم شما به نگارش در آمده است.
نویسنده - سال 1389 بود که نویسندگی را آغاز کردم و تا کنون 15 اثر به نگارش درآمده است. تعدادی چاپ شده و تعدادی دیگر در دست چاپ است.نوید شاهد فارس – آثار شما در چه زمینه ای است؟
نویسنده - در زمینه دفاع مقدس و اجتماعی می باشد.
نویسنده - بله. آثار چاپ شده «رمان "پشت در بهشت"، "میاندار" روایت زندگی شهید احسان حدائق، "خوب رخ" محتوای زندگی شهید علی شفاف در بر دارد، "کوشک زلزله" کار مشترک با آقای اکبر صحرائی که خاطرات جانباز جلیل عابدینی است و «امیرو از گلکوب» خاطرات شهید امیر فرهادیان فرد که تاکنون به چاپ رسیده و در بازار موجود است و 8 اثر دیگر در دست چاپ است. چند کتاب از شهدای مدافع حرم و خاطرات آزاده و... که ان شاءالله به زودی به چاپ خواهد رسید .
نوید شاهد فارس – آیا در جبهه حضور داشته اید؟
نویسنده - خیر حضور فیزیکی در جبهه نداشته ام. زیرا در آن زمان کودک بودم و درکی از این معنا ندارم. ولیکن حضور معنوی بوده و از این طریق به نویسندگی در حوزه دفاع مقدس روی آوردم.
نویسنده – بله - برادرم "محمد تقی شیدا" 16 ساله بود که درس را رها کرد وعازم جبهه شد و پس از یک ماه به شهادت رسید. برادر دیگرم "احمد شیدا" 14 ساله بود که به جبهه رفت و به اسارت بعثی ها در آمد. پس از آن چشم و گوش خانواده هر روز به رادیو بود تا شاید خبری از احمد بشنوند. بله صدای رادیو بغداد هر شب در خانه طنین انداز بود تا شاید حداقل نام برادرم را در میان اسامی اسرا اعلام کنند تا تسکین دهنده ی قلب مادرم شود.
از همان زمان کودکی اشک های غریبانه مادر شهیدی را دیدم که در انتظار فرزندش است و خاطراتی که روایت می شد. آن زمان خانه ما یک جبهه بود با همان حال و هوای رزمندگان.
نویسنده - گاها توصیف جنگ در یک جمله نمی گنجد. جنگ را باید از نمود و نشانه هایش روایت کرد. از دل خاطراتی به زبان جانبازی که روزهای خود را در جبهه گذرانده و همرزمانی که در آغوش آنان جان سپردند و او خود را اکنون جامانده از قافله نور می داند؛ یا اسیری که سال ها زیر شکنجه بعثی ها بوده و یا خاطراتی از دل شکسته مادر و پدران شهید و یا آثار و اتفاقات پس از جنگ.
بله اگر بیست یا ده سال دیگر نیز جنگ را واکاوی کنیم اتفاقات تازه و بکری استخراج خواهیم کرد. اتفاقاتی که چشم ها دیده اند اما بیان یا در کتابی مکتوب نشده است. در نویسندگی یک اصطلاحی داریم که میگویند «نگو، نشان بده». باید چشم های تیزبینی داشت تا بتوان اتفاق هایی که در جنگ تحمیلی رخ داده را ببینیم. یا اثرات پس از آن. ان شاءالله که بشود با قلم هایمان این کار را انجام دهیم .
نوید شاهد فارس - چه عواملی سبب شد تا قدم به عرصه نویسندگی بگذارید، چه سالی؟
نویسنده - یکی از مهمترین عوامل، کشف استعدادم در این زمینه بود. دوران تحصیلی در حوزه انشانویسی همیشه نمرات خوبی را کسب می کردم و انشاهایم در مدرسه زبانزد بود.
ولیکن انگیزه ی اصلی ام زمانی کلیک خورد که خود را شناختم. و آن زمانی بود که فهمیدم در خانواده ای زندگی میکنم که طاقچه اش قاب عکس یک شهید را در خود جای داده است. و مجروحیت های برادر جانبازم که پس از جنگ همچنان با او همراه بود و اتفاقاتی که در اسارت گذرانده بود. این ها همه دغدغه ذهنی ام شد تا به سمت نوشتن با موضوع دفاع مقدس بروم. و سرانجام سال 1389 دست به قلم برده و یک رمان در وصف زندگی برادرم و بازماندگان جنگ نوشتم.
نوید شاهد فارس - اسم کتاب چه بود؟ چه سالی منتشر شد؟
نویسنده - "پشت در بهشت" اولین رمانی بود نوشتم ولی پس از دومین اثرم سال 1396به چاپ رسید.
نوید شاهد فارس - چه کسی در این مسیر مشوق شما بود؟
نویسنده - مشوقم خانواده بودند. همه در واقع به این موضوع که در زمینه نوشتن استعداد دارم پی برده بودند. حتی معلم ها مرا تشویق می کردند که در این مسیر قدم بگذارم و این راه را در پیش بگیرم. اما آن اتفاقی که بیش از هر چیزدیگر مرا به این مسیر هدایت می کرد، فریاد های درونم بود و آنچه که به چشم خود دیده بودم. باید آن ها را به گونه ای برای دیگران روایت می کردم از این رو قدم به عرصه نویسندگی گذاشتم.
نویسنده - اکثر آثارم را دوست دارم زیرا آنچه به قلم تحریر در آمده با اشتیاق، دقت و ظرافت خاصی بوده است. ولیکن اثری که مورد استقبال مردم قرار گرفت و خوانندگان زیادی داشت رمان "مرا به مسیح بسپار" و رمان "پشت در بهشت" بود.
نوید شاهد فارس - کدام اثر شما در جشنواره مقام کسب کرد؟
نویسنده - کتاب "میاندار" که زندگی شهید احسان حدائق را روایت می کند و مورد استقبال نوجوانان قرار گرفت. این کتاب سال 93کاندید جایزه کتاب سال دفاع مقدس شد.
نوید شاهد فارس - توصیه شما به نسل جدید که تصویر ذهنی کمرنگ از جنگ تحمیلی به خاطرات مرتبط با آن دوران دارند چیست؟
نویسنده - توصیه ام به نویسندگان و هنرمندان است. هر هنرمند و نویسنده ای موظف است اثری را خلق کرده تا جوان امروزی که چند دهه با جنگ فاصله داشته بتواند با مضامین ایثار، شهید، شهادت و دفاع مقدس ارتباط برقرار کند. گاها بعضی از آثار در قالبی خاص به نگارش در آمده است که مخاطب خاص خود را دارد. قطعا جوان با این نوع اثر نمی تواند ارتباط برقرار کند.
نوید شاهد فارس _ با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید. امیدوارم بتوانیم سفیران خوبی جهت انتقال مضامین دفاع مقدس به نسل های آینده باشیم.
انتهای متن/
تهیه و تنظیم گفتگو: صدیقه هادی خواه
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
موفقیت روز افزون شما را از خدا وند خواستاریم ثابت قدم باشید