سرعتگیر شهادت چیست؟
شنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۰
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «اما خارج از اینها شهادت سخت هست و لبیک گفتن به شهادت و تا آخر بر این شعار ایستادن سختتر و شاید به جای شعار، عقیده گفتن بهتر است و...» قسمت بیست و یکم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «عسکر زمانی» 11 بهمن سال 1372 در روستای تیرازجان از توابع شهرستان ممسنی و رستم دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در زادگاهش تا مقطع دیپلم با نمرات عالی گذراند. پس از دوران تحصیلی بیدرنگ به خدمت مقدس سربازی رفت و در پادگان 07 کازرون مشغول آموزش گردید. چند ماهی از خدمت نظام وظیفه نگذشته بود که در دانشگاه سراسری «مهندسی برق» و دانشگاه امام حسین (ع) پذیرفته شد. او با علاقه ای که به ولایت داشت دانشگاه امام حسین(ع) را برگزید. وی سرانجام در 16 بهمن ماه 1394 در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید.
بیشتر بخوانید: در تیررس دشمن // قسمت 20
متن خاطره خودنوشت «21» :
دوشنبه 10:21 / دیشب مکان حضور من و حمید طهماسبی و محمدجواد انصاری و قاسم قائدی عوض شد و به سمت حب تبه تغییر یافت. جایی برای دیدهبانی در لجمن و آخرین خط دفاعی که بچههای فاطمیون حاضرند. اینجا حتی تردد بیرون ساختمان خیلی خطرناک است. چالههای خمپارهها کنار ساختمان ما خودنمایی میکند. جنگ واقعاً خانمانسوز است. چرا که هر چی سر راه خود میبیند به ویرانی تبدیل میکند و بد به حال مردمی که دچار جنگ شوند.
یکی از علت های پیدایش جنگ
بدتر اینکه خود مردم باعث جنگی خانمانسوز شدند. بر اثر تحریک احساسات مردم توسط دشمن، بر اثر عدم آگاهی مردم، بر اثر اندیشهی کوتاه مردم و در جمع با اینها، مردمدار نبودن رهبر یک جامعه، مواظبت نکردن از راه حرکت جامعهی خود و در یک جمله موانع بر سر راه پیشرفت جامعه و با چشمپوشی بر همهی اینها جمع باطل و تفرق حق.
و چه بدتر که تا امت واحد، چقدر فاصله داریم و نبود یک نیروی انتظامی اسلامی واحده که از حق هر مسلمانی که در هر جای این دنیا پایمال میشود به راحتی و با قدرت دفاع کند و چنان قدرت داشته باشد که بتواند حق ضایع شده را به منزل خود برگرداند. یک نیرویی که در همه حال به فکر نیروهای خود باشد و حاضر نباشد که حتی ذرهای به آنها سختی وارد شود و در عین حال هر مسلمانی با وجود چنین نیرویی افتخار کند و خیالی آسوده داشته باشد.
سرعت گیر شهادت چیست؟
اما خارج از اینها شهادت سخت هست و لبیک گفتن به شهادت و تا آخر بر این شعار ایستادن سختتر و شاید به جای شعار، عقیده گفتن بهتر است. شهادت یک کلمه یا یک احساس نیست. باید آنقدر با شهادت بالا و پایین بروی که شهادت از کلمه و احساسی به سمت سرای خود یعنی عقیده راه پیدا کند.
و هر گناهایی که مرتکب شدهای در صفحهی سفید و نورانی قلب نقطهای سیاه ایجاد کرده که این نقطههای سیاه به مثابهی سرعتگیری است که هم سرعت را کند میکند و هم رسیدن به مقصد را سختتر و خوشا به حال هر شخصی که تلاش کرد تا نقطههای سیاه کمتری ایجاد کند و آنهایی را هم که به هر دلیلی ایجاد شده سعی کرده و میکند که آنها را پاک کند و اجازهی خودنمایی به آنها نمیدهد و مطمئناً آنهایی که از این نقطههای سیاه دارند و سعی در برطرف کردن آنها ندارند در نقطهای روی خط شهادت گیر خواهند کرد و به مقصد شهادت نخواهند رسید و عدهای حتمی خداوند برای آنهایی است که از لحاظ داشتن این نقطههای سیاه مستضعف هستند.
یا صاحب الزمان ادرکنی، توی این آخرالزمان دست ما را ول نکن چون بیچارهتر از ما کسی نیست. قلبمان سیاه شده و نقطهی روشنی ندارد، منتظر فرج هستیم.
انتهای متن/
نظر شما