وصیت شهید فرهاد اجرایی «2»
شهید «فرهاد اجرایی تزنگی» در وصیت خود می نویسد: «شهادت فوز عظيم و بزرگى است كه نصيب همه‌كس نمى‌شود و از خدا بخواهيد كه خود شما هم عاشق شهادت بشويد و ببينيد لحظه‌اى با عشق شهادت بودن چقدر لذت دارد و...» متن کامل وصیت دوم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

بهترين مرگ‌ شهادت است و لحظه‌اى فکر به آن لذت‌بخش است

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «فرهاد اجرایی تزنگی» 21 آذر ماه سال 1343 در شیراز دیده به جهان گشود. در هفت سالگی به مدرسه رفت، او تا کلاس سوم دبیرستان در رشته تجربی ادامه تحصیل داد و پس از آن جهت کسب علوم دینی به حوزه علمیه رفت. با آغاز جنگ تحمیلی به منظور اجرای امر رهبر و کمک به رزمندگان راهی خط مقدم جبهه شد. شهید «فرهاد اجرایی تزنگی» سرانجام 23 دی ماه سال 1365 در عملیات کربلای 5 منطقه شلمچه به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.

متن وصیت «2» : بهترين مرگ‌ها شهادت است

ما كه بالاخره مى‌ميريم و اين حق است و قابل انكار نيست؛ و خود شما بگوييد آيا ما با مرگ پيش خدا مى‌رويم يا نه؟ خوب، ما كه با مرگ پيش خدا مى‌رويم آيا بهتر نيست به بهترين وجه نزد او برويم؟ كه او خود فرموده به زبان معصومين كه بهترين مرگ‌ها شهادت است.

و از اين گذشته آيا در خلق خود كاره‌اى بوده‌ايم يعنى اگر خدا نمى‌خواست آيا ما به دنيا مى‌آمديم؟ اين به دنيا آمدن ما به خواست او بوده. پدر و مادر را فقط وسيله‌اى قرار داده. پس چرا از دادن امانت به صاحبش ناراحت مى‌شويد؟ شما وقتى چيزى را امانت مى‌گيريد، وقتى مى‌خواهيد او را پس بدهيد آيا بايد ناراحت شد و حال اينكه بالاخره اين امانت را از ما مى‌گيرند ولو به زور.

و شهادت سعادت عظيم و بزرگى است كه منتهاى خواست تمام بزرگان بوده و هست و خدا حال بر من حقير منت گذاشته و شهادت را نصيبم كرده و آيا بايد ايراد گرفت كه چرا شهيد شد.

پس بياييد و بدانيد كه اين حق است و سعادتى عظيم و خود مى‌دانيد شما هرگز نمى‌توانستيد اگر تمام امكانات خود را بلكه آنچه در دنيا بوده و هست بدهيد لحظه‌اى فكر لذت شهادت را از سرم بيرون كنيد. به خدا قسم كه تمام زحماتى كه كشيدم فقط براى اين بوده و اين از آرزوهاى ديرينه‌ام است كه با بدنى پاره‌پاره خدمت خدا برسم و در مقابل امام حسين(علیه السلام) شرمنده نباشم. در حالى كه دست در گردن على‌اكبر انداخته كه از آرزوهاى ديرينه‌ام لحظه‌اى نظر به جمالش است.

آيا اين دنيا با آن همه بدی‌ها سزاوار است كه ما عمرمان را صرفش كنيم و دنيا را هدف براى خود قرار دهيم؟ آيا مگر ثروتمندان نمى‌روند؟ مگر آنان از جهت مادى در رفاه نبودند؟ آيا موقع رفتن چيزى را توانستند با خود ببرند؟ نه، تنها عملشان بود كه بردند.

اين را مطمئن باشيد كه فرداى قيامت از ما سئوال مى‌كنند كه عمرتان را چگونه صرف كرديد و اين را بدانيد اگر از شهادت و مرگ ترس داريد مطمئن باشيد كه دنيا را بيشتر از خدا دوست مى‌داريد.

آيا مى‌شود كسى مومن باشد و خدا و امام حسين(علیه السلام) را دوست بدارد ولى بگويد من بدم مى‌آيد نزد آنها بروم؟ آيا اين درست است؟ پس بياييد اين دنياى بى‌ارزش را رها كرده و به خود بياييد و فكر كنيد آيا تمام خوشی‌هاى دنيا به لحظه‌اى رضايت امام زمان(علیه السلام) ارزش دارد؟ نه، هرگز و به خدا قسم.

لحظه‌اى فکر به شهادت، لذت‌بخش است

اگر اين جواب را ندهيد بدانيد مومن نيستيد و اگر جواب داديد نه، ولى مشتاق شهادت نشديد بدانيد كه دروغ گفته‌ايد. پس بياييد اين را در قلب خود فرو كنيد كه شهادت فوز عظيم و بزرگى است كه نصيب همه‌كس نمى‌شود و از خدا بخواهيد كه خود شما هم عاشق شهادت بشويد و ببينيد لحظه‌اى با عشق شهادت بودن چقدر لذت دارد و فكر اين را نكنيد كه زن و بچه و خانه را چه كنيم.

آيا اگر خدا بخواهد نمى‌تواند الان شما را بردارد؟ چرا مى‌تواند. ولى بياييد با دست خود جان خود را به صاحبش يعنى خدا هديه كنيم و در مقابل به سعادت ابدى برسيد.

هرچه باشد سختى اين دنيا هرچند كه صد سال هم باشد در مقابل آخرت لحظه‌اى نيست. پس بياييد آن را كه جاودانه است بگيريد و اين دنياى فانى را رها كنيد. البته من توقع ندارم اين حرف ها را همين الان بفهميد مگر اين كه درخط باشيد تا درك كنيد كه خود حقير با وجودى كه از ابتداى بلوغ سنم در اين خط بوده‌ام و استادى همچون آقا داشته‌ام در اين درك لنگ هستم و تنها به قدر سر سوزنى درك كرده‌ام.

الحمدلله كه از مال و منال دنيا هم چيزى ندارم كه دل ببندم به آن و از تركش و رفتن پيش خدا ناراحت باشم. و اين را بدانيد علت اينكه من شب مى‌خوابم و صبح بيدار مى‌شوم و در رختخواب دق نكرده‌ام به واسطه عشق و اميد به شهادت است.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده