خاطره خودنوشت شهید رستمی «19»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «روز هفتم اسفند ماه ريزش برف شروع شد و مقداری برف بر زمين نشست؛ هوا به شدت سرد بود و مه غلیظی سطح زمين را طوری فرا گرفته بود که حتی تا فاصله 5 متری را نمی‌شد ببينی. در اين روز گوشت و غذا نبود و از جيره جنگی استفاده شد، زيرا در سطح شهر هم گوشت نبود...» قسمت نوزدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.

جیره جنگی و سرمای شدید

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «هوشنگ رستمی» چهارم خرداد سال 1319 در خرم‌آباد لرستان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات خود را تا مقطع لیسانس در رشته علوم و فنون نظامی گذراند. اردیبهشت سال 1344 به استخدام ارتش درآمد. پس از سپری نمودن دوره‌های آموزشی، داوطلبانه به تيپ 55 هوابرد شيراز منتقل شد. سال 1357 با شروع درگیری در کردستان خود را به جبهه غرب رساند و تا پایان جنگ حضور مستمر در جبهه داشت. وی سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت 20 آذر سال 1369 در حین پاکسازی ميدان مين بر اثر انفجار مين به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشت رضا خرم آباد به خاک سپرده شد.

بیشتر بخوانید: صدای نگهبان در تاریکی شب / قسمت «20»

قسمت نوزدهم خاطره خودنوشت شهید «هوشنگ رستمی» : جیره جنگی و سرمای شدید

روز هفتم اسفندماه 1359 روز هفتم اسفند ماه ريزش برف شروع شد و مقداری برف بر زمين نشست؛ هوا به شدت سرد بود و مه غلیظی سطح زمين را طوری فرا گرفته بود که حتی تا فاصله 5 متری را نمی‌شد ببينی. در اين روز گوشت و غذا نبود و از جيره جنگی استفاده شد، زيرا در سطح شهر هم گوشت نبود.

شب 8 اسفند ماه شبی بود خیلی سرد توام با باد و ريزش برف با دانه‌های کوچک ولی ريزش برف شدت و ضعف داشت. فردای آن روز هشتم اسفند شايد 40 تا 50 سانتیمتر برف باريد؛ ولی بعضی جاها برف خيلی بيشتر آمده بود.

روز 8 اسفندماه روز بی دغدغه‌ای بود، اگر چه شب روز هشتم چند گلوله رسام پشت سنگرها شليک شد و من هم 3 گلوله 81 خمپاره و يک آر‌پی‌جی هفت زدم و آتش آنها قطع شد و خبری نشد.

روز هشتم اسفندماه هوا درهم بود، گاهی هوا اندکی باز می‌شد، ولی بعد از چند لحظه برف در جهت‌های مختلف يا سمت‌های مختلف شروع می‌شد، تا عصر روز هشتم اين وضعيت ادامه داشت.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده