خاطره خودنوشت شهید میرزایی «21»
شهيد «عبدالنبی ميرزایی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «از پل کرخه گذشتيم به طرف عين خوش پيش رفتيم و بعد از چند ساعت لشکر 19 فجر را پيدا کرديم و بعد از يک سری مراحل که در لشکر طی نموديم به...» متن کامل خاطره بیست و یکم این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
قرارگاه نجف اشرف معراج شهدا
 
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «عبدالنبی ميرزایی» 15 فروردين سال 1341 در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز در روستای نرمون بردنگان شهرستان ممسنی ديده به جهان گشود. هفت ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصيلات ابتدايی را در زادگاهش، دوره راهنمايی را در قائميه و تحصيلات دبيرستان را در نورآباد ممسنی به پایان رساند.

سال 1360 درحالیکه 19 ساله بود به صورت داوطلبانه به جبهه‌ جنوب شتافت و در عمليات آزادسازی بستان شرکت کرد. با عشق و علاقه ای که به سپاه پاسداران داشت به عضويت اين نهاد درآمد. سال 1362 ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند بود.

او در طول جبهه فرماندهی گردان امام حسين(ع) تيپ 46 الهادی(ع)، مسئوليت محور آبادان، فرمانده گردان کميل (تخريب) را بر عهده داشت. پس از پذيرفتن قطعنامه 598 او ماموريت پاکسازی منطقه را برعهده گرفت. پس از انجام چند مأموريت 9 مهر ماه 1370 در پاکسازی نهر خين با انفجار مین مجروح شد که منجر به قطع دو دست از ناحيه مچ و از دست دادن دو چشم و از بين رفتن لاله و پرده گوش چپ و قريب به 300 ترکش در بدن شد. وی سرانجام 14 مهرماه 1383 پس از تحمل 13 سال رنج و مشقت در شيراز داشت به شهادت رسید.

بیشتر بخوانید: آژیر خطر و ماجرای غذایی که خورده شد // خاطره 20

خاطره خودنوشت «21» : قرارگاه نجف اشرف معراج شهدا

بار سوم از طرف سپاه به همراهی برادر محمدی عازم شيراز شديم و بعد از تعاون منطقه حکم مأموريت برای لشکر 19 فجر گرفتيم و حرکت نموديم. اولين باری بود که از طرف آن مناطق می‌گذشتيم و جلو می‌رفتيم.

از پل کرخه گذشتيم به طرف عين خوش پيش رفتيم و بعد از چند ساعت لشکر 19 فجر را پيدا کرديم و بعد از يک سری مراحل که در لشکر طی نموديم به واحد تعاون معرفی گرديديم و بعد از چند روز به من حکم داده شد که از طرف لشکر فجر نماينده تعاون لشکر فجر به قرارگاه نجف اشرف معرفی گرديم چون قرارگاه نجف اشرف واحد تعاون آن از تمام مناطق ده گانه کشوری از هر منطقه مسئولينی فرستاده شده بود برای شناسايی و جواب گويی به منطقه خود.

چون تمام شهدای جنوب را در سردخانه و گلخانه شهدای نجف اشرف گردآوری می‌کردند و بعد از مراحل کفن و ديگر لوازم مربوطه در صندوقی گذاشته می‌شد و اسم و تمام مشخصات آن نوشته می‌شد و بعد به منطقه فرستاده می‌شد.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده