سقاخانه قدس کازرون، یادگاری از نصراله
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «نصرالله ايمانی» یکم فروردین سال 1337 در خانوادهای روحانی در کازرون دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و پس از گذراندن دوران تحصیلی موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. سال 1356 به سربازی رفت و در پادگان هشتگل اهواز مشغول به خدمت شد. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه جنگ شد و سرانجام 20 اردیبهشت سال 1362 بر اثر اصابت خمپاره به شهادت رسيد.
بیشتر بخوانید: تماشای مناطق ديدنی بستان // قسمت 67
متن خاطره: آخرین خاطره
آخرین خاطره به روایت از همرزم شهید «نصراله ایمانی»: نصراله سوگند خورده بود در هر موقعيت که باشد در عمليات آزادسازی خرمشهر شرکت کند پس بار ديگر عازم سوسنگرد شد تا برای آخرين بار از شهر و کوچه های پر خاطره اش وداع کند. با نانوائی و سقاخانه خداحافظی کند. سقا خانهای که آنرا به صورت قدس عزيز ساخته بود، انگار می دانست شهيد عمليات بيت المقدس چه خاطرهای بايد به يادگار بگذارد.
خداحافظ سوسنگرد نصراله با تيپ عاشورا از آنجا عازم جبهه طراح شد. پس از پاکسازی آنجا از لوث وجود مزدوران بعثی در عمليات آزادسازی جاده خرمشهر اهواز شرکت کرد و سرانجام به ميعادگاه خونين عشق رسيد.
شلمچه دو شب قبل از آن به کازرون تلفن کرد و باز هم حلالی طلبيد و خداحافظی کرد. خونين شهر در انتظار گامهای استوار رزمندگان اسلام بیتابی میکرد. نيروهای مزدور بعثی با تجهيزات کامل و آمادگی دو ساله در پشت خاکريزهای بلند پنهان شده بودند و چون خفاشان در تاريکی در کمين ستاره های نورانی نشسته بودند.
شريان حيات پليد آنان جاده شلمچه بود پس بايد به هر قيمتی شريان را قطع کرد و نصراله با يارانش که همگي از بچه هاي قديمي جبهه بودند و گروه السابقون را تشکيل میدادند سه بار موفق به قطع اين شريان شدند ولی کثرت مزدوران بعثی به حدی بود که نگهداری جاده غير ممکن مینمود.
پگاه بيستم ارديبهشت ماه عاشقان شهادت باز هم بیباکانه يورش بردند و هنگامی که در يک سنگر موقت و پشت يک خاکريز کوتاه متر درصدد فرصت بعدی بودند. خمپاره دشمن زبون درست در ميان آنان فرود آمد و نصراله پس از بيست ماه انتظار به وصل پروردگار خويش رسيد.
انتهای متن/