خاطره شهيد حبيب الله کريمی «8»
شهيد حاج «حبيب الله کريمی» در دفتر یادداشت خود از خاطرات روزهای حج می‌نویسد: «من مطمئن هستم که بقيع هر سال انتظار چنين روزی را می‌کشد و امام حسن(ع) جداً می‌بينند که زمانی حتی به زنش نمی‌تواند اعتماد کند و يا فرماندهان لشکرهايش عنصر معاويه در می‌آيند. بعد از هزار و اندی سال جوانان اين ديار اين چنين عاشقانه به ائمه و حضرت رسول الله(ص) می‌آيند و آن سکوت غمبار بقيع را در فضای لاله گونه‌ی انقلاب اسلامی می‌شکنند و...» قسمت هشتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

خاطره

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد حاج «حبيب الله کريمی» هفتم اسفند سال 1336 در يک خانواده مذهبی در شهرستان آبادان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. پس از گذراندن دوران تحصیلی و اخذ مدرک دیپلم به خدمت سربازی رفت. با آغاز جنگ تحمیلی در آبادان ماند و از میهن اسلامی دفاع کرد. سال 1361 دوره عمومی سپاه را در اهواز گذراند. سال 1360 پدرش را در درگیری اشرار از دست داد. وی سرانجام پس از 8 سال حضور مستمر در جبهه 22 فروردین 1366 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.

شهید حبیب‌اله کریمی سال 1365 به سفر زیارتی حج تمتع مشرف می شود. وی در دفتر خاطرات خود از این سفر معنوی می نویسد.

بیشتر بخوانید: ساواکی عربستانی / قسمت7

متن خاطره‌ قسمت هشتم:

شب 10 مرداد سال 1365 مطابق با شب جمعه بود. قرار شد يک دعای کميل در کنار قبرستان بقيع خوانده شود. مأموريت ما قبل از تشويق کليه برادران کشورهای ديگر به اين مجلس بود و در موقع دعا نيز نظم جلسه به عهده‌ی ما و ديگر برادران گذاشته بود. عجب دعای پر شکوهی بود.

تاکنون دعا پر شکوه‌تر از اين نديده بودم زيرا در کشور ديگر پوستر و تراکت‌های بزرگ امام در جایی که قريب نفر به اين دعا آمده بود. برادران آهنگران با اشعاری بسيار زيبا و دلسوز در مورد مدينه و بقيع و سپس برادر گوينده‌ای که هميشه عمليات‌ها را برای مردم رپرتاژ می‌کرد با صدای گيرا در مورد بقيع اشعاری را خواند که جداً انسان را دگرگون می‌کرد.

سپس دعای کميل توسط چندين قاری خوانده شد و پس از آن شعارها بر عليه آمريکا ـ اسرائيل و روسيه و سپس دعای وحدت خوانده شد و بعد از... برادران متفرق شدند ولی من مطمئن هستم که بقيع هر سال انتظار چنين روزی را می‌کشد و امام حسن(ع) جداً می‌بينند که زمانی حتی به زنش نمی‌تواند اعتماد کند و يا فرماندهان لشکرهايش عنصر معاويه در می‌آيند. بعد از هزار و اندی سال جوانان اين ديار اين چنين عاشقانه به ائمه و حضرت رسول الله(ص) می‌آيند و آن سکوت غمبار بقيع را در فضای لاله گونه‌ی انقلاب اسلامی می‌شکنند.

آری مادر شهدا و همسر شهدا در کنار بقيع فرياد مرگ بر اسرائيل را سر می‌دهند که فرزندانش و شوهرانش با خون خود ثابت کردند و آنها نيز آمده‌اند که به فاطمه‌زهرا(س) بگويند ای بنت رسول الله اگر تو در کربلا برای برافراشته شدن پرچم سرخ اسلام حسينت را دادی ام البنی اگر تو ابوالفضل را دادی ما هم برای اسلام به پيروی از حسين(ع) و ابوالفضل(ع) جوانانی داديم که در مقابل شما در کنار قبرستان بقيع با شما هم درد باشيم. درود بر شما که پيام سرخ کربلا را درک نموديد.

ادامه دارد...

قسمت9

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده