خاطره شهيد حبيب‌اله کريمی قسمت «23»
شهيد «حبيب‌اله کريمی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «خيلی از حجاج قربانی را کشته و سرش را نيز تراشيده بودند و خيلی از حجاج تازه برا رمی جمره می‌رفتند، هر کس در فکر خودش بود که اعمالش صحيح و درست سريعاً تمام شود. بالاخره پس از نيم ساعت به قربانگاه رسيديم و...» قسمت بیست و سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

مراسم قربانی

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد حاج «حبيب‌اله کريمی» هفتم اسفندماه سال 1336 در يک خانواده مذهبی در شهرستان آبادان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. پس از گذراندن دوران تحصیلی و اخذ مدرک دیپلم به خدمت سربازی رفت. با آغاز جنگ تحمیلی در آبادان ماند و از میهن اسلامی دفاع کرد. سال 1361 دوره عمومی سپاه را در اهواز گذراند. سال 1360 پدرش را در درگیری اشرار از دست داد. وی سرانجام پس از 7 سال حضور مستمر در جبهه 22 فروردین 1366 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.

شهید حبیب‌اله کریمی سال 1365 به سفر زیارتی حج تمتع مشرف می شود. وی در دفتر خاطرات خود از این سفر معنوی می نویسد.

بیشتر بخوانید: سنگ زدن به شیطان درونی / قسمت22

متن خاطره قسمت «23» : مراسم قربانی

خيلی از حجاج قربانی را کشته و سرش را نيز تراشيده بودند و خيلی از حجاج تازه برا رمی جمره می‌رفتند، هر کس در فکر خودش بود که اعمالش صحيح و درست سريعاً تمام شود. بالاخره پس از نيم ساعت به قربانگاه رسيديم در آنجا هر کس به اندازه اين که به خداوند علاقه داشت گوسفند يا شتر يا گاو و يا بز انتخاب می‌کرد و با اين وجود شرايطی داشت، مثلاً اين که اولاً سالم باشد، ثانياً گوش بريده شاخ شکسته، شل و کور نباشد و امثالهم...

اگر انسان‌ها توجه می‌کردند که به چه شخص والامقامی می‌خواهند هديه بدهند، حتماً بهترين را می‌دادند ولی متاسفانه بعضی آنقدر شعور اين کار را نداشتند، فقط می‌خواستند سريعاً بخرند و ذبح کنند و اگر ارزانتر هم باشند بيشتر مايل بودند و به شرايط گوسفند اهميت نمی دادند.

مخصوصاً همه اطلاع داشتند که دولت ايران جهت گوسفند 350 ريال سعودی به آنها داده‌اند و می‌گفتند اگر ما 100 ريال سعودی بتوانيم از اينجا با خریدن ارزان‌ترین گوسفند عايدمان شود، فلان وسيله خانه را در بازارهای لوکس مکه يا مدينه بهتر می‌توانيم تهيه کنيم ولی فکر نمی‌کردند که اين قربانی جزء اعمالی است که در روز قيامت جلو آن‌ها سبز می‌شوند و خداوند مانند انسان و حتی با وفاتر از آنان هديه را که می‌دهيم، بهمان پس خواهد داد.

من نمی‌دانم که چرا انسان ها برای زن، بچه، پدر، مادر، چرا عاقبت کار خويش را خراب می‌کنند البته اين‌ها هم سهمی دارند، ولی نه اين که پولی که جهت قربانی داده شده جهت خريدن اجناس آمريکایی و ژاپنی صرف شود ولی از اين مسئله هم بگذريم العمل به النيات، پس از خريد گوسفند و ذبح آن جهت سر تراشيدن به طرف محل اقامت آمدم و سپس سرم را با تيغ حلق کردم(تراشیدم) و روز عيد قربان با چنين اعمالی به پايان رسيد و پس از تراشيدن سر نتوانستيم از احرام خارج بشويم؛ فقط از 24 موردی که به انسان در حال احرام حرام بود،

فقط سه چيز ديگر حرام باقی می‌ماند 1ـ زن 2ـ بوی خوش 3ـ صيد و می‌بايست با رفتن به طواف آنها هم کم کم حرام بودنش از ميان می‌رفت.

ادامه دارد...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده