پیامی خوش از سوی یک دوست
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «هوشنگ رستمی» چهارم خرداد سال 1319 در خرمآباد لرستان دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد. تحصيلات خود را تا مقطع لیسانس در رشته علوم و فنون نظامی گذراند. اردیبهشت سال 1344 به استخدام ارتش درآمد. پس از سپری نمودن دورههای آموزشی، داوطلبانه به تيپ 55 هوابرد شيراز منتقل شد. سال 1357 با شروع درگیری در کردستان خود را به جبهه غرب رساند و تا پایان جنگ حضور مستمر در جبهه داشت. وی سرانجام پس از سالها مجاهدت 20 آذر سال 1369 در حین پاکسازی ميدان مين بر اثر انفجار مين به شهادت رسید. پیکر پاکش در بهشت رضا خرم آباد به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید: سبقت در مرخصی / قسمت «26»
قسمت «25» خاطره خودنوشت شهید «هوشنگ رستمی» :
سردشت شب یازدهم اسفندماه 1359
شب يازدهم اسفند اگر چه تا نزديک غروب وضع هوا خراب بود؛ از ساعت 7 تا حوالی 10:30 هوا صاف شده بود و از ساعت 1:30 به بعد ابرهای زيادی آسمان را فرا گرفت ولی از وجود مه خبری نبود. جز صدای تک رگبارهای پراکنده از پايگاه خبر ديگری نمیتوانست وجود داشته باشد.
شب 11 اسفند ستوان يوسفی با من به وسيله بیسیم تماس گرفت و گفت اگر میتوانی پنجشنبه پايين بيایيد، تا من به خانمم بگويم بچههای شما را بياورد و به شما تماس بگيرند. اين خبر بسيار خوشحال کنندهای بود و قرار بر اين شد که او با خانوادهاش تماس بگيرد و به آنها سفارش کند تا بچههای مرا نيز روز پنجشنبه همراه بياورند و اين مژدهای بود و روحيه خوبی هم میتوانست برای خودم و بچهها باشد، چون صدای آنها را لااقل میشنيدم.
من دوست داشتم هر وقت پايين میآيم، با بچهها تماس بگيرم ولی ما که تلفن در منزل نداشتيم و دوست و آشنايی هم نبود که تا بچهها بيايند و با تلفن آنها با من تماس بگيرند.
بعضی اوقات بعضی از آن کسانی که هيچگونه نسبتی با هم ندارند يا خويشاوند نيستند آنقدر با محبت و باگذشت و صميمی میشوند که واقعاً آدم تعجب میکند. اين مربوط به تربيت اوليه و اصالت خانواده میشود، وگرنه هيچ عامل ديگری نمیتواند وجود داشته باشد و عامل بعد هم يک اخلاق انسانی و آن هم ويژه کسی است که ايمان دارد و انسان خوبی است وگرنه نتيجه عکس است.
انتهای متن/