در آن صبح سرد دیماه ۱۳۷۸، فرودگاه مهرآباد شاهد صحنهای بود که برای همیشه در تاریخ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ثبت شد؛ شهید رضا رحمانی، خلبان جوان و متعهدی که در اوج جوانی، نه در میدان نبرد، که در خط مقدم تمرین برای دفاع از میهن، جان را به آستان خداوند سپرد. او که هواپیمایش در حین پرواز آموزشی دچار نقص فنی شد، تا آخرین ثانیه کنترل فرمان را نگه داشت تا از فاجعهای بزرگتر جلوگیری کند و سرانجام در ۲۵ سالگی، به همراه هشت همرزمش به آرزوی دیرینهاش رسید: شهادت در راه خدمت به اسلام و میهن.
در هشتم خرداد ۱۳۶۱، آسمان اشتهارد شاهد پرواز فرشتهای از تبار رنج و مقاومت بود؛ جوانی که از محرومیتهای زندگی برخاست و در اوج جوانی، با شهامی آتشین به استقبال مرگ رفت تا نامش در دفتر زرین شهیدان جاودانه شود. شهید محمدحسین اخی، آن کارگر سادهاشتهاردی، نه یک سرباز عادی، که اسطورهای از ایثار و وفاداری بود. او که از کودکی یتیم شده بود، عشق به حسین(ع) و امام خمینی(ره) را در قلب کوچکش پرورش داد و سرانجام، در آستانه پایان خدمت سربازی، با اصابت ترکش خمپاره به شکمش، به آرزوی دیرینهاش رسید: شهادت در راه خدا. اینک پس از چهار دهه،خدمت سربازی، با اصابت ترکش خمپاره به شکمش، به آرزوی دیرینهاش رسید: شهادت در راه خدا. اینک پس از چهار دهه، یادش همچون چراغی فروزان، راه نسل جوان را روشن میکند: "زندگی، عطش است و شهادت، سرچشمهاش!"
در یکی از محلههای تهران، نوجوانی قد کشید که نه اسلحهاش گرانقیمت بود، نه لباسهایش نشاندار؛ اما ایمانش چنان آتشین بود که توانست در سنگر مبارزه با ضدانقلاب، نام خود را با خون بر تارک انقلاب اسلامی حک کند. این روایت زندگی کوتاه اما حماسی شهید محمد خوشبویی است؛ کارگرزادهای که از پخش اعلامیههای امام خمینی(ره) تا شهادت در کوههای سقز، ثابت کرد "انقلاب، پیروز میشود چون محمدهای ۲۰ ساله دارد."
در دل کوههای سربهفلککشیده ساوجبلاغ، در روستای محروم "سیرود"، در سال ۱۳۳۴، کودکی متولد شد که تقدیرش، ایستادن در خط مقدم مبارزه با ظلم بود. سمیعالله حشمپیروز، آخرین بازمانده یک خانواده ساده و زحمتکش، از همان کودکی با رنج محرومان آشنا شد. او که عشق به آزادی در رگهایش جاری بود، در ۱۶ سالگی، روستا را به امید یافتن روزی حلال و پیوستن به صف مبارزان، ترک کرد و به کرج آمد.
نوید شاهد البرز در حوالی روز ارتش جمهوری اسلامی ایران گذری بر حیات طیبه شهید ارتشی خلبان محمود اسکندری دارد.
شهید «عبدالکریم صفیصمغخانی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. مادرش از او روایت میکند:«او همیشه میگفت: انسان نباید به فکر این دنیای فانی باشد باید به دنبال آن جهان و عاقبت کار باشد. سرانجام شهادت عاقبت کارهای نیکش شد.»