خاطره - صفحه 68

navideshahed.com

برچسب ها - خاطره
این شهید گرانقدر تاریخ سي‌ام مهر 1342، در شهر بندركنگ از توابع شهرستان بندرلنگه چشم به جهان گشود. پدرش حسن، جاشو بود و مادرش مريم نام داشت.
کد خبر: ۳۹۲۳۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۰۱

خاطره مادر از شهادت فرزندش
روز29 مهر بود. شب که نشسته بودم قلبم لرزید. طوری که مثل دیوانه ها خندیدم و گریه کردم. یک حال که نمی توانم وصف کنم برایم پیش آمد. گفتم علیرضا را زدند.
کد خبر: ۳۹۲۲۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۹

بیست و پنجم مهرماه سالروز تولد شهید
ر نبود پدر کارهای خانه بر عهده او بود ، وقتی مرخصی اش تمام میشد دوباره بر می گشت جبهه . خبر شهادتش را یکی از همسایه ها آورد با شنیدن این خبر تنها تر از همیشه شدم
کد خبر: ۳۹۱۹۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۵

آن شهيد انگشتر را فروخته بود و پول آن را به همراه خرجي خانه به همسنگرش داد و گفته بود اين پول را از صندوق پاسگاه براي شما گرفته ام.
کد خبر: ۳۹۱۵۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۱۳

قبل از رفتن مادرم به او گفت پسرجان مگر اینجا هستی نمی توانی به اسلام خدمت کنی مگر اینجا جبهه نیست و او در جواب چه متین پاسخ داد که مادر اگر فرزند تو نرود دیگران هم می خواهند فرزند آنها نرود...
کد خبر: ۳۹۱۵۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۱۳

نوید شاهد از کرج : گفت : خواهر جانم من مي روم و مي دانم كه اين بار بازگشتي در كار نيست، اين يادگاري را روي طاقچه خانه ات بگذار تا هر بار كه آن را ديدي به ياد من و خاطرات من بيفتي ..
کد خبر: ۳۹۱۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۳

همیشه قبل از دیگران خود را به خطر می افکند
نوید شاهد: شهيد هميشه زنده ما «مهدي»، در تظاهرات عظيم سال 43 كه به ابتكار «جمعيت‌هاي موتلفه اسلامي» ترتيب يافت، سخنراني پرهيجاني را ايراد كرد كه در آن زمان و در چنان تظاهراتي، كمتر كسي را جرئت چنين كاري بود
کد خبر: ۳۹۰۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۰

نوید شاهد: اولین شهید این خانواده سرباز ارتش بود و دومی که در کربلای یک شهید شد نیروی سپاه. سومین شهید یعنی محمد هم به عنوان بسیجی در جبهه ها حاضر می شد.
کد خبر: ۳۹۰۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۰

سالروز شهادت
نوید شاهد از کرج : وقتي من خودم از پله هاي پزشك قانوني پايين رفتم در حالتی صدایی شنیدم و احساسی كه گفت مادر من صندوق 303 هستم، شما من را بكشيد بيرون، صندوق 303 را كشيدم بيرون ديدم اسمش را روي كارت نوشتند..
کد خبر: ۳۹۰۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۸

شهید لیمونالچی فردي ساده و بي‌آلايش، مهربان، صبور و به داشتن اخلاق پسنديده زبانزد خاص و عام بود.
کد خبر: ۳۸۹۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۳۰

عراقي ها براي آزار اسرا به شکنجه هاي گروهي اکتفا نمي کردند و بعضي وقت ها اسرا يک بوکس يا آلت دست عراقي ها مي شدند...
کد خبر: ۳۸۹۷۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۶

ناخود آگاه قطرات اشک گل و لاي صورتمان را مي شست و آرام آرام سرازير مي شد...
کد خبر: ۳۸۹۶۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۶

شهیدی که درس گرفت ودرس داد
نتیجه قبولی دانشگاه یک ماه پس از شهادت بدست خانواده اش رسید.
کد خبر: ۳۸۹۶۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۵

به گزارش نوید شاهد از کرج : چیزی که از شهید اصل دهقان به چشم خود دیدم که او خودش را هدف تیر و خمپاره دشمن قرار داد تا نیروهای خودی سنگر بگیرند که مجروح و اسیر و زخمی نشوند،این فداکاری او مرا به سکوت واداشت، احساس می کردم خواب می بینم
کد خبر: ۳۸۹۲۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۶

سی و چهارمین سالروز شهادت
شب شب شهادت بود همه چيز نداي پيروزي مي داد هواي رود كرخه گرم و سوزان همراه با بوي دود و باروت در هر لحظه خون شهيدي فضاي جبهه ها را عطرآگين مي كرد..
کد خبر: ۳۸۸۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۲

در سالروز شهادت سردار شهید سلمان ایزدیار روایت شد:
اختصاصی نوید شاهد از کرج: شهید ایزدیار به جهت این که رزمندگان را از میدان مین بیرون بکشد همچون پروانه ای خود را در دل مین ها رها کرد تا یارانش را نجات دهد.
کد خبر: ۳۸۸۳۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۲

بیستمین سالگرد شهادت حجت الاسلام والمسلمين ملكي بنادکوکی ( ملك زاده)
نوید شاهد از کرج: هنگام ساختن مسجد خودش ملات درست می کرد و پا به پای کارگرها کار می کرد و تمامی اینها از عشق به اسلام و انقلاب سرچشمه گرفته بود. می گفت: من یک روحانی ساده هستم و اهل محافظ و نگهبان و این حرف ها نیستم، وجود شهید ملکی یک پارچه خضوع و تواضع بود و همیشه از شهرت فاصله می گرفت.
کد خبر: ۳۸۸۲۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۰

سالروز شهادت شهید علی توکلی
نوید شاهد از کرج : یكي از خاطرات جالبي كه از اين شهيد گرانقدر دارم اين بود كه در پي رفت و آمدهاي مكرر ما با بسيجيان عزيز قرار شد علي در فيلمي نقش راننده آمبولانس ایفا کند...
کد خبر: ۳۸۸۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۹

نوید شاهد: در ميان صدها خاطره ‌اي كه در چند سال از نزديك با يكصد نفر از دوستان نزديكان و مرتبطان سيد شهيدان امام و انقلاب، آيت الله مظلوم دكتر سيدمحمد حسيني بهشتي شنيدم و نوشتم كه بيشتر آنها حلاوت خاص خود را داشته و دارند، يك خاطره بيش از خاطرات ديگر كه از زبان مرحوم حجت الاسلام والمسلمين اسماعيل فردوسي‌پور ـ از ياران نزديك امام و از اعضاي دفتر ايشان در نجف و پاريس كه از محدود بازماندگان واقعه و فاجعه هفتم تير بود ـ بسيار بهت‌آور و شنيدني است.
کد خبر: ۳۸۸۰۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۶

همه از كارهاي او شگفت زده بودند. خدايا اين ديگر چه جور بنده اي است؟ وقتي پايش درد مي كرد يا حالت سوزش داشت آه نمي گفتند. هميشه يا مهدي(عج) مي گفتند واقعاً شجاعت ها و شهامت هايشان پندي است براي ما. واقعاً آموختنی هستند و ياد گرفتني.
کد خبر: ۳۸۷۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۳۰