عاشق ترین خلبان تمام دوران ها
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد عباس دوران بیستم دی ماه 1329 در شيراز دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان صدرا و متوسطه را نيز با نمرات بالا در دبيرستان سلطانی پشت سر گذاشت و موفق به اخذ دیپلم شد. سال 1348 در دانشکده ي افسري خلباني نيروی هوايی پذیرفته شد و به سبب لياقت و شايستگی کم نظيري که در زمان دانشجويی از خود نشان دادبه آمریکا اعزام شد و در آن جا نيز به عنوان يکي از بهترين خلبانان در بين دانشجويان شناخته شد.
پس از اين موفقيت از پدر و مادر ايشان نيز دعوت شد که با هزينه ي دولت آمريکا به ديدار فرزند بروند ولي عباس مخالفت کرد و گفت آمريکايي ها از ايران تصور غلطي دارند و اين ها از فرهنگ و سنت ملت ايران اطلاعي ندارند من احتمال مي دهم که پدر و مادرم در آن جا تحقير شوند و من اين اجازه را نمي دهم که هيچ قدرتي در دنيا بخواهد به پدر و مادرم توهين کند . پس از پایان تحصیلات در آمریکا به وطن بازگشت. و به آموزش خلبانی پرداخت و سايرين را از رفتن به آمريکا و هزينه هاي سنگين بي نياز کرد .
از کودکی دارای روحی بزرگ و ایده های والائی بود مهربانی و بخشندگی زیادی داشت . هرچه داشت میان دوستانش تقسیم می کرد.
برادر شهید از ارادت وی به حضرت عباس می گوید: در زمان کودکی پدرم روزانه مقدار کمي پول توجيبي حدود 5 ريال به ما مي داد . یک روز عباس با پول تو جيبي اش يک متر پارچه سبز خريد و روي پارچه با خط خودش نوشت " يا ابوالفضل العباس " اين پرچم را بر داشت و با عشق و علاقه در هئيت محله سردزک راه افتاد و عزداري کرد .
شهيد دوران در سال هاي بيش از انقلاب نيز مانند ديگر خلبانان نيروي هوايي از رژيم شاهنشاهي تنفر داشت و همه تلاشش را براي پيروزي انقلاب اسلامي انجام مي داد تا اين که به همراه سلحشوران نيروهي هوايي به مردم پيوست . محمد ابراهيم دوران پدر شهيد در اين زمينه مي گويد : عباس به پيروزي و سرعت در تحقق انقلاب علاقه عجيبي داشت و هميشه مي گفت : پيروزي انقلاب باعث از بين رفتن پليدي ها ، زشتي ها، ذلت ها ، روز گويي ها ، و نا جوانمرادي ها خواهد شد ...
وی يک شب پس از پيروزي شکوهمند انقلاب اسلامي ازدواج کرد. که ثمره این ازدواج یک پسر می باشد .
با آغاز جنگ تحميلي ، با ساير خلبانان شايسته و نيروي هوايي وارد عرصه نبرد در آسمان عليه دشمن متجاوز شد.
پس از شكست نيروهاي عراقي در عمليات ثامن الائمه جايگاه سياسي دشمن در جهان متزلزل شد. عمليات رمضان درحال شكل‌گيري و انجام بود، در همين زمان نيز(تير ماه 61) قرار بود كنفرانس سران غير متعهدها در بغداد برگزار شود و صدام حسين رئيس اجلاس باشد.
در حالي كه در همان روزها هنوز نيروهاي عراقي بخشهايي از خاك كشورمان را در اشغال خود داشتند، سياست جمهوري اسلامي،همانا بر هم زدن وبي اثرنمودن آن اجلاس بود. ايران در اولين گام، اجلاس را تحريم نمود و سعي در بر هم زدن امنيت كلي بغداد داشت. نا امن نمودن آسمان بغداد با بمباران مناطق حساس همچون پالايشگاه "الدوره" به نحوي كه خبرگزاري هاي جهاني را به خود جلب كند و ناتواني دولت عراق در تأمين آسمان بغداد را نشان دهد.
با توجه به اهميت فوق العاده موضوع، 6 تن از برجسته‌ترين خلبانان رشيد نيروي هوايي انتخاب شدند و سه فروند هواپيماي فانتوم براي ماموريت در نظر گرفته شد كه دو فروند از آنها نقش اصلي اجراي ماموريت را بر عهده داشتند و هواپيماي سوم براي ادامه عمليات در صورت بروز هرگونه اشكال پيش بيني شد.
صبح روز سی ام تير ماه ، آخرین روز ماه مبارک رمضان بود عباس با یک چای، سحری خورد و در ساعت5:30 دقيقه مأموريت بزرگ با حفظ كليه تاكتيك‌هاي حفاظتي را آغاز کرد.
فانتوم شماره 1 (جنگنده سرهنگ دوران) و منصور كاظميان رهبري گروه پرواز را بر عهده داشت و مطابق با طرح كلي حركت از شرق بغداد به جنوب شرق آن شهر پيش بيني شده بود و سپس "پالايشگاه الدوره". عبور از ديوار پرچم آتش اطراف بغداد با تدبير خلبانان رشيد ايراني به سهولت انجام شد و كليه مواضع مطابق با برنامه بمباران شد، اما فانتوم رهبر گروه ، مورد اصابت موشك قرار گرفت و به شدت در حال حريق بود.
شهيد دوران به سرعت دستگيره صندلي پران هم رزم خود- امير آزاده سر تيپ كاظميان- را كشيد تا از آتش نجات يابد و خود متهورانه، به عمليات استشهادي مبادرت نمود. او فانتومِ در حال انفجار خود را به ساختمان خبرگزارن در بغداد كوبيد و تمام نقشه‌هاي شيطاني صدام حسين تكريتي را بر آب نمود و خود به فيض شهادت رسيد.
واينچنين هرگز كنفرانسي كه تهديد كننده ايران باشد و تقويت كننده حزب بعث عراق برگزار و در تاريخ ثبت شد.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
