با چشم باز به استقبال شهادت می روم

به گزارش نوید شاهد فارس، بیست و چهارم خرداد ماه 1346 در روستای ایزدخواست فرزندي چشم به جهان گشود که نامش را مقصود نهادند. مقصود نگاه به چشم هاي پر اميد پدر مي دوزد و دردها و رنج های پدر به لبخند تبدیل می شود و به مادر نيز اين نويد را مي دهد که روزگاري همه رنج ها و دردهايش را به درمان خواهد نشست و سربلندي را به او هديه خواهد کرد.

او در کنار کار و تلاش وارد سپاه مي شود و سهم خود را به اين نهاد برخواسته از درون دل هاي پاک ادا مي کند و در مسير رسيدن به جبهه قرار مي گيرد. مقصود به اين سفر الهي مشرف مي شود چاووش خوانان قافله شان را تا ديار عشق همراهي مي نمايند و آن ها را در دل معرکه جنگ قرار مي دهند. کم کم روزهاي عمليات آغاز مي شود و آشنايان با مرام او را براي حضور در يک حمله فراگير فرا مي خوانند.

با چشم باز به استقبال شهادت رفتم
 خداوند دشمنان اسلام را از مردم ترسو و احمق قرار داده است اين پيام مرا به همه برسانيد مخصوصاً به برادران بسيج در پايگاه به همه بگوئيد که من با چشم باز و درک مفهوم شهادت به استقبال شهادت رفتم. به همه ملت ايران درود مي فرستم چون امام گفت:مي بينم که ملت الهي شده است. برادران و خواهران امام را ياري کنيد دعا نيز کنيد از خط اين الگوي مقاومت و اين بزرگ مرد از سلاله حسين خارج نشويد تا آخرين روز عمرتان به رهبري اين مجاهد نستوه عليه ظالم مبارزه کنيد از تهمت ها نهراسيد و به همه کساني که از جنگ خسته شده اند بگوئيد که بدانند ، روزي اين جمهوري اسلامي دشمن نداشته باشد روزي است که اين جمهوري مشرف شده باشد که هر گره نخواهد شد چون با وجود خونخواري چون آمريکا و شوروي و اسرائيل و غيره اگر اين جمهوري دشمن نداشته باشد معلوم مي شود که تن به سازش داده و اين هم از عواملي است که نه در انقلاب اسلامي ما وجود دارد و نه در خط امام سازش ناپذير.

آواي(به پيش)در جبهه ها طنين انداز مي شود و عشق ميدان داريش را آغاز مي کند ياران علي(ع) در ميدان کارزار چنان حماسه مي آفرينند که يک بار ديگر ماجراي فتح خيبر به دست مولا در ذهن ها تداعي مي گردد. وی سرانجام در 24 آبان ماه 1364 به آروزی خود یعنی شهادت رسید و پیکر پاکش در قريه ايزدخواست کنار دوستان شهيدش به  خاک سپرده شد.

انتهای متن/

منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس