نوید شاهد هرمزگان - صفحه 8

نوید شاهد هرمزگان

زندگی‌نامه شهید «علی سرحدی»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگی‌نامه شهید والامقام «علی سرحدی» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.
وصیت‌نامه شهید «حسین مسعودی»

پیامم به دانش‌آموزان این است که تلاش کنند و علم بیاموزند

شهید «حسین مسعودی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: پیام من به معلمان و همکارانم این است که در هدایت دانش‌آموزان و نوجوانان تلاش کنند. قلب کودک و نوجوان مانند لوح سفید است؛ سعی کنید آن را آلوده به گناه نکنید و برای خدا کار کنید. پیامم به دانش‌آموزان این است که تلاش کنند، علم بیاموزند و نیازهای کشور اسلامی‌مان را برآورده سازند تا این مملکت در همه زمینه‌ها خودکفا شود.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

وظیفه خودم می‌دانم که از کشورم دفاع کنم

جانباز «سعدی نظری» درباره رفتنش به جبهه چنین روایت می‌کند: سال ۱۳۶۱ که جنگ شروع شد به سربازی رفتم و بعد از ۴۰ روز آموزش، من را به لشکر زرهی تیپ ۲ گردان ۱۲۱ اعزام کردند. یک روز بعدازظهر بود که عراق ضد حمله می‌زند و یک ترکش به پایم اصابت می‌کند و از ناحیه پا مجروح می‌شوم. چه سرباز باشیم چه بسیجی، وظیفه خودمان می‌دانیم که از کشورمان دفاع کنیم.
به مناسبت دهه ولایت صورت گرفت؛

دیدار و تجلیل از جانبازان شهرستان بندرلنگه+ تصاویر

به مناسبت دهه ولایت، ظهر روز دوشنبه بیستم خرداد ۱۴۰۴، موسوی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان بندرلنگه با همراهی حسن بیگی بخشدار بخش مرکزی، با دو تن از جانبازان سرافراز شهرستان بندرلنگه «حیدرمویدی» و «خاتون آراوند» دیدار نمودند و از جانفشانی‌های این بزرگواران تجلیل نمودند.

دیدار با خانواده‌ آزادگان و جانبازان در شهرستان پارسیان+ تصاویر

یکشنبه هیجدهم خرداد ۱۴۰۴، سید هادی موسوی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان بندرلنگه با همراهی همکاران حوزه آموزش و اشتغال این اداره، با سفر به شهرستان پارسیان، با حضور در منزل جانبازان متوفی «اسماعیل انصاری»، «حسن گله‌دار»، «رستم عبداللهی»، «خورشید راه انجام» و همچنین جانباز «احمد رون» و آزاده و جانباز «ملک دلگشا» حضور یافتند و ضمن تجلیل از این عزیزان در رفع مشکلات این بزرگواران، دستورات لازم را صادر نمودند.
وصیت‌نامه شهید «علی کناری‌زاده»

ولایت فقیه را تنها نگذارید و گوش به فرمانش باشید

شهید «علی کناری‌زاده» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: امام عزیز را تنها نگذارید؛ قدر او را بدانید و گوش به فرمانش باشید. برادران! مردان در امتحان شناخته می‌شوند؛ مرد میدان جنگ بودن کار هرکسی نیست. جبهه‌ها را خالی نگذارید.

اسناد تحصیلی به جا‌مانده از شهید «پیرداد نظری»

نوید شاهد هرمزگان ، اسناد تحصیلی به جا‌مانده از شهید «پیرداد نظری» را منتشر می‌کند.
خاطره‌‌ای از شهید «پیرداد نظری»

فرزندم را در راه خدا دادم

مادر شهید تعریف می‌کند: زمانی که خبر شهادت پسرم را آوردند حس کردم دنیا برایم تیره و تار شده و پاهایم رمق ندارد. بسیار بی‌تابی می‌کردم، روزها اشک می‌ریختم و از اینکه فرزندم دیگر کنارم نیست ناراحت بودم اما حالا بعد از گذشت چندین سال خوشحالم که فرزندم را در راه خدا دادم.

برگزاری هفتمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم «خلیل تختی‌نژاد»

هفتمین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم «خلیل تختی‌نژاد» در حسینیه عاشقان ثارالله شهرستان بندرعباس روز دوشنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۴ همزمان با نماز مغرب و عشاء برگزار می‌شود.
خاطره‌‌ای از شهید «مهراب رشیدی گل‌روئیه»

آدم باید کاری کند که خداوند متعال از او راضی باشد

برادر شهید تعریف می‌کند: برادرم بعد از اینکه درسش را در شهرستان یزد به اتمام رساند. می‌خواست شروع به تدریس کند. شهید می‌گفت؛ آدم باید کاری کند که خداوند متعال او را تایید کند و از او راضی باشد وگرنه بنده خدا چه کاره می‌باشد که کسی را رد یا قبول کند.
وصیت‌نامه شهید «محمد دادور قلاتی»

می‌خواهیم قدس را نجات دهیم

شهید «محمد دادور قلاتی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: ما می‌خواهیم قدس را نجات دهیم، اما بدون آزاد کردن عراق از دست این حزب منحوس، نمی‌توانیم. ای کاش هزار جان داشتیم و در راه امام حسین (ع) فدا می‌کردیم. پیامی که به ملت شهیدپرور ایران دارم این است؛ همه بسیج شوید و شعار «جنگ، جنگ تا رفع فتنه» را سر دهید تا دشمن در هر نقطه‌ای سرکوب و خوار شود.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

کلاس اول راهنمایی بودم که تصمیم گرفتم به جبهه بروم

جانباز «علی کمانداری جغانی» درباره رفتنش به جبهه چنین روایت می‌کند: کلاس اول راهنمایی می‌رفتم که جنگ شروع شد. زمانی که جنگ شروع شد با چند نفر از همکلاسی‌هایم تصمیم گرفتیم که به جبهه برویم و به صورت خودجوش نام‌نویسی کردیم. آن زمان جثه کوچکی داشتم. چهار بار در جبهه مجروح شدم که دو بار آن در عملیات مهران و عملیات بدر اتفاق افتاد.
خاطرات شفاهی مادر شهید؛

مادری که با نماز، حجاب و راهپیمایی، شهیدش را پرورش داد

مادر شهید "رضا رمضانی" از روزهایی می‌گوید که فرزندش از همان دوران کودکی همراه پدر در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد، در مدرسه ابتدایی نماز می‌خواند و بعدها که بزرگ شد، پای ثابت پایگاه مسجد محله شد. او همیشه بر نماز و حجاب تأکید داشت، چه برای خواهر و برادرش و چه برای دوستانش. وقتی عازم جبهه شد، با پدر جانبازش قرار گذاشت که ببینند کدام یک زودتر شهید می‌شود... سرانجام، رضا رفت و دیگر بازنگشت.
خاطرات شفاهی برادر شهید علی جودکی از خلاقیت، باور و پرواز برادری جوان در بستان؛

علی؛ آن‌که زیرزمین را آتلیه کرد و دلش را وقف آسمان

سرهنگ بازنشسته و برادر دو شهید، علی و حسین جودکی، در روایت خاطرات خود از برادری سخن می‌گوید که تنها بیست‌سال داشت، اما دلی به وسعت تاریخ و ذهنی خلاق در زمینه‌های فنی و هنری. شهید علی جودکی نه‌تنها در رشته‌هایی چون برق‌کشی، عکاسی و طراحی آتلیه دست داشت، بلکه با نگاهی ژرف، پیش از اعزام نهایی به جبهه، تصویری از خود به یادگار گذاشت که بر قلبش شعری نقش بسته بود؛ گویی از سرنوشت روشنش خبر داشت. او تنها یک سال پس از ازدواج، به‌رغم بازگشت‌های موقت، دیگر از جبهه بازنگشت و در منطقه بستان به خیل شهیدان پیوست. برادرش، با زبانی آمیخته به اندوه و افتخار، از مردی می‌گوید که راه حسین‌بن‌علی (ع) را عاشقانه پیمود و به تعبیر خودش، استمرار خط سیدالشهدا را در میدان عمل معنا کرد.
روایت مادر شهید رضا زارعیان:

رضا خودش اسمشو نوشت و رفت جبهه

این روایت، داستان پسر مهربان و خوبی است که از همان ابتدا، شور رفتن به جبهه را در سر داشت. مادر شهید رضا زارعیان از مخالفت‌های اولیه پدر، اصرارهای رضا برای حضور در جبهه و شهادت او در ۲۸ صفر می‌گوید.
روایت مادری از شهید رضا اسکندری:

دوازده سال گمنامی و بازگشت با یک مشت استخوان

این روایت، داستان پر درد و رنج مادری است که از دل روستای چنار خمین، پسر سومش رضا را راهی جبهه‌ها کرد. پسری که دوازده سال گمنام ماند و سرانجام با یک مشت استخوان به آغوش خانواده بازگشت. مادر شهید رضا اسکندری از لحظه شهادت فرزندش در عملیات خیبر و خاطرات شیرین شیطنت‌ها و اصرارهای او برای رفتن به جبهه می‌گوید.
روایت سکینه روشن، همسر شهید داود شیری، از آشنایی تا وداع با پاسداری جاودانه؛

با یک ظرف آب، سرنوشت ما رقم خورد

سکینه روشن، همسر شهید داود شیری، از روزی سخن می‌گوید که سرنوشتشان به ساده‌ترین شکل ممکن رقم خورد؛ لب جوی آبی، وقتی که داوود با لبخندی آرام و نگاهی عمیق، تنها یک جمله گفت: «خانم، می‌شه ظرفتون رو بدین آب بخوریم؟» از همان لحظه، انتخاب دلش قطعی شده بود. این آشنایی ساده، به ازدواجی در سال ۱۳۵۸ ختم شد. شهید شیری ابتدا کنار پدرش در کارگاه چرخ‌سازی و موتورسازی کار می‌کرد، اما دیری نپایید که با روحیه‌ای سرشار از ایمان و انگیزه، راهی جبهه شد. به‌جای خدمت سربازی، لباس پاسداری بر تن کرد و برای همیشه، در مسیر نور و ایثار قدم نهاد. همسر شهید، اکنون با صدای بغض‌آلود اما پرغرور، از آن سال‌ها، از عشق، صبوری و دلیری همسرش روایت می‌کند.
روایت جانباز محمدعلی احمدی از عملیات فتح‌المبین تا مجروحیت در خط «معمری»

با تنِ بی‌زره، مقابل تانک‌ها ایستادیم

جانباز محمدعلی احمدی، از رزمندگان حاضر در عملیات فتح‌المبین، با آغاز آموزش‌های نظامی در سال ۱۳۵۹ در پادگان امام حسین (ع) تهران، وارد عرصه دفاع مقدس شد. او که در سال ۱۳۶۷ در یکی از محورهای عملیاتی جنوب کشور مجروح شد، با زبانی صادقانه و ساده از سال‌هایی روایت می‌کند که رزمندگان اسلام تنها با ایمان، برای دفاع از خاک وطن و ارزش‌های الهی در برابر ارتش تا بن دندان مسلح دشمن ایستادگی کردند. خاطرات او، به‌ویژه از خطوط عملیاتی مانند خط «معارک روستای معمری» تا شناسایی‌های خطرناک در دل مواضع دشمن، تصویری واقعی از مقاومت و ازخودگذشتگی جوانان آن دوران ترسیم می‌کند.

زندگی‌نامه شهید «عباس صداقت زاهدی دهویی»

نوید شاهد استان هرمزگان زندگی‌نامه شهید والامقام «عباس صداقت زاهدی دهویی» را برای علاقمندان منتشر می‌کند.

برگزاری مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) در شهرستان رودان

مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) و بزرگداشت شهدای ۱۵ خرداد با حضور مسئولان شهرستانی و جمعی از مردم شهیدپرور رودان در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) برگزار شد.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه