خاطرات شفاهی جانبازان؛
نوید شاهد استان مرکزی پای صحبتهای آزاده و جانباز حمید حجاریان نشت و ایشان در خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: «بعد از حضور سه ساله در جبهه و جانبازی 50 درصد همچنان در جبهه حضور داشتم که به اسارت نیروهای بعثی درآمدم و 5 سال در اسارت نیروهای دشمن بودم.»
کد خبر: ۵۶۵۹۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۸
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز 50 درصد «ابراهیم ریاض الحسینی» در خاطراتی از دفاع مقدس گفت: «آن زمان که رژیم بعث عراق با همکاری 70 کشور حمله گسترده ای را به ایران آغاز کرد، من محصل بودم و قصد داشتم بعد از کنکور وارد رشته پزشکی شوم اما بنا بر ضروریت دینی و ملی راهی جبهه شدم.»
کد خبر: ۵۶۵۹۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «داود محمدیان» در خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: «در دوران پس از انقلاب من سال دوم راهنمایی درس می خواندم و 14 سال بیشتر سن نداشتم. به همراه برادرم که عضو سپاه بود با جبهه و جنگ آشنا شدم و تصمیم گرفتم از طریق بسیج به جبهه بروم اما چون سنم کم بود، مجبور شدم شناسنامهام را دستکاری کنم.»
کد خبر: ۵۶۵۹۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۶
خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز سعید فرهادی هزاوه در خاطراتی از دوران دفاع مقدس گفت: «در جبهه از هر دو پا ترکش خورده بودم، پزشکان گفته بودند رگ سیاتیکم قطع شده است ولی امیدی نیست. شبی در خواب به حرم امام رضا(ع) رفتم و وقتی از خواب بیدار شدم متوجه حرکت در پاهایم شدم که پزشکان آن را معجزه می دانستند. »
کد خبر: ۵۶۵۹۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
رقیه مسن آبادی مادر شهید "امیر موچانی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «امیر خیلی پر خیر و برکت بود برای ما و از همه فرزندانم بهتر بود. او آزارش به هیچ کس نمی رسید و برای دیگران تماما خیر و محبت بود. »
کد خبر: ۵۶۵۹۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید "عباس قاسمی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت:«عباس به مرخصی آمده بود وقتی دید مادر بزرگش در بستر بیماری است. ایستاد و گفت حیف نیست که مرد در بستر بمیرد.»
کد خبر: ۵۶۵۹۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
فاطمه رستمی مادر شهید «علی اکبر علیمحمدی» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «علی اکبر به من می گفت رضایت تو در شهادت من باعث می شود فردای قیامت، من شفاعت تو را بکنم و دست تو را هم بگیرم.»
کد خبر: ۵۶۵۹۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۰۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «غلامحسین رضایی» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «جنگ که شروع شد هر دو پسرم جبهه رفتند. در اعزام دومشان غلامحسین مفقود الاثر شد و ما سردرگریبان بودیم از سرنوشت ایشان که ده سال بعد پیکرش پیدا شد.»
کد خبر: ۵۶۵۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۷
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید "محمدحسین کندی" در خاطرات خود از خواستگاری و نحوه آشنایی خود با شهید برایمان می گوید و از آرزوی بردل مانده محمدحسین برای حمایت از امام حسین(ع) و حضور در صحرای کربلا گفت. تا اینکه راهی جبهه شد و در راه اسلام شهید شد.
کد خبر: ۵۶۵۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۴
خاطرات شفاهی همسر شهید؛
طیبه رضاییان همسر شهید "محمدرضا وثاقتی" از نحوه آشنایی و ازدواجش با همسر شهیدش برایمان گفت: «اهل روستای خنجین بودیم و محمدرضا با ما همسایه بود. بعد از ازدواج، پسرم 6 ماهه بود که از طریق بسیج راهی جبهه شد.»
کد خبر: ۵۶۵۹۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۹
خاطرات شفاهی خانواده شهدا
فرزند شهید «محمود بادرستانی» در توصیف ویژگیهای شخصیتی پدر گفت: «پدر بسیار با سخاوت بود. امکان نداشت کسی درخواست کمک از ایشان بکند و دست خالی برگردد. ویژگی دوم پدر، سخت کوشی بود که در بین اهالی روستا زبان زد عام و خاص بود.»
کد خبر: ۵۶۵۹۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «محمود سلطانی» در خاطراتی از کارهای خیر خواهانه فرزندش برایمان گفت: «محمود در مناطق محروم شهر اراک کارگری می کرد و دستمزد خود را خیلی کم می گرفت تا کمکی در ساخت مسجد و حمام برای این مناطق باشد.»
کد خبر: ۵۶۵۹۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۵
مادر شهید غریب در اسارت «عباس بروجیفرد»:
« یکی از همرزمانش نحوه شهادت عباس را برایمان اینگونه تعریف میکرد و میگفت شهید از من طلب آب کرد و من نتوانستم جرعه آبی بر دهان او بریزم و گفت به مادرم بگو که دارم میروم. با تعریف کردن این خاطره، حال من و پدرش بد شد و گفتم دیگر برایم تعریف نکن و بس است ...» آنچه میخوانید ناگفتههای مادر شهید غریب در اسارت، «عباس بروجیفرد» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۵۹۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۱۱
از ناگفتههای مادر شهید غریب در اسارت «یدالله فتاحیفر»؛
«یک روز صبح دیدم، یدالله گریه میکند گفتم پسرم چیزی شده؟ چرا گریه میکنی؟ گفت مادر جان، امام زمان (عج) را در خواب دیدم و گفت چقدر مادرم را قسم میدهی تا به جبهه بروی، بیا برو جوان. بیا برو ...» آنچه میخوانید ناگفتههای مادر شهید غریب در اسارت، «یدالله فتاحیفر» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۶۵۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۵
گفتگو با قاری ممتاز کشور «محمد بقاء»
محمد بقاء فرزند جانباز دفاع مقدس گفت: «ما هرچه داریم از شهدای عزیزمان است. پدرم نقل میکرد از شهدایی که در سختترین شرایط دست از قرائت و اجرای فرامین قرآن برنداشتند و خداوند هم خریدار آنها شد. من هم سعی کردهام که راه شهدا را در این زمینه ادامه دهم. همه ما باید بدانیم که باید در حفظ دستاوردهای گرانبهای شهدا کوشا باشیم.»
کد خبر: ۵۶۵۷۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۵
مادر شهید «علیرضا وهابینجات» در مصاحبه ای به بیان خاطرهای از انفاق این شهید گرانقدر در ماه مبارک رمضان پرداخته، که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۶۵۶۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۰۵
گفتگوی همسر و خواهر شهید با نوید شاهد
شهدا آسمانی بودند و زمین را فقط پلی برای رفتن به آسمان میدانستند و هدف شهدا آرامش، امنیت و اقتدار کشور ایران بود. اما مادران، همسران، خواهران و دختران شهدا و ایثارگران نیز نقش به سزایی در ترویج ارزشها و فرهنگ روزهای آتش و خون دارند و فرهنگ ایثار و روحیه شهادتطلبی را به جامعه منتقل میکنند.
کد خبر: ۵۶۵۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۳
گفتگو با فرزند شهید «محمد خابوری»
مرتضی خابوری گفت: جامعه ما تشنه فرهنگ ایثار و شهادت است. من با جوانان زیادی صحبت کردهام که شاید نماز نمیخواندند، اما نسبت به شهدا تعصب داشتند و احترام خاصی قائل بودند. یکی از جاهایی که میتوان به نحو احسنت سیره شهدا را به نسل امروزی منتقل کرد، مدارس هستند که تاثیرگذاری بالایی دارند.»
کد خبر: ۵۶۵۳۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۳
گفتگو با خواهر شهید «حبیبالله افتخاریان»
سکینه افتخاریان گفت: «شهید چند دقیقه پیش از شهادتش با همسرش تماس میگیرد و میگوید: خواب دیدم که در صحرای کربلا در رکاب امام حسین(ع) هستم، به شهادت رسیدم و در خون خود غلطیدم. خداحافظ این آخرین صحبت ما است.»
کد خبر: ۵۶۵۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۹
نشست خبری اصحاب رسانه با مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان به مناسبت 22 اسفند ماه روز بزرگداشت شهدا برگزار شد. در ادامه تصاویر مربوطه را مشاهده کنید.
کد خبر: ۵۶۴۹۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۱۶