زندگینامه و وصیت نامه شهيد حيدر دادجو

بسم الله الرحمن الرحيم 1

شهيد حاج حيدر دادجو فرزند عوضعلي _{درپنجم تيرماه سال 1305} در روستاي نصيرآباد ميانده از توابع شهرستان فسا در خانواده اي مذهبي و با ايمان به دنيا آمد . او در همان سنين کودکي به همراه خانواده به زاهدشهر شهرستان فسا مهاجرت کرد و تحصيلات خود را در دوره ي ابتدايي در آنجا با موفقيت به اتمام رسانيد . شهيد حيدر دادجو بعد از تحصيلات در اداره ي راه شهرستان فسا مشغول به کار شد . او نيز حدود 7 سال براي تامين مخارج خانواده ي خود راهي کشور کويت شد و در آنجا به شغل کارگري پرداخت . بعد از اين مدت به شهرستان فسا بزگشت و در آنجا به مغازه داري پرداخت و مخارج خانواده را از همين راه تامين مي کرد. شهيد حيدر خود را نسبت به اسلام و امام مسئول مي دانست و به همين دليل با اينکه سن بالايي داشت در 60 سالگي در هشتم آذرماه سال 1365 از طريق بسيج به منطقه جنوب (شلمچه )اعزام شد و در بيست و پنجم بهمن ماه سال 1365 در عمليات کربلاي 5 در اثر اصابت ترکش به سر ، ضربه ي مغزي شده و همچون حبيب بن مظاهر به شرف شهادت نائل آمد . خصوصيات اخلاقي شهيد : شهيد حيدر داد جو در تمام ايام زندگي با تقوي و مومن بود او هميشه سر و کارش با مسجد و روحانيت بود و به نماز و دعا و نماز شب اهميت فراوان مي داد . اخلاقش بسيار حسنه و اسلامي بود و سرانجام به آرزويش ، شهادت رسيد . روحش شاد و يادش گرامي باد . والسلام

بسم الله الرحمن الرحيم

وصيت نامه بسيجي شهيد حاج حيدر دادجو ؛ " فليقاتل في سبيل الله الذين يشرون الحيوه الدنيا بالاخره و من يقاتل في سبيل الله فيقاتل او يغلب فسوف نوتيه اجرا عظيما" . سوره نساء آيه 74 ، مومنان بايد در راه خدا با آنان که حيات مادي دنيا را بر آخرت برگزيدند ، جهاد کنند و هر کس در جهاد به راه خدا کشته شدیا فاتح گرديد زود باشد که او را در بهشت ابدي اجري عظيم دهيم  . پس از حمد و ستايش به درگاه قادر متعال که به ما حيات داد و به سوي راستي و درستي هدايت فرمود و با درود به پيامبر عظيم الشان اسلام حضرت محمد صلي الله عليها و ائمه معصومين سلام الله عليها و با سلام بر امام عصر مهدي موعود و نائب بر حقش امام خميني رهبر کبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و بر کننده ي ريشه ظلم و فساد . اکنون که بنا به دستور رهبر عزيزمان حضرت امام ، سپاه محمد صلي الله عليها عازم جبهه هاي جنگ مي باشند من هم وظبفه  شرعي خود دانستم که در اين سپاه مقدس شرکت کنم و وظيفه خود را نسبت به اسلام ادا نمايم باشد که مورد عفو خداوند کريم قرار گيرم و از سر تقصيرات و گناهانم درگذرد . لذا از خانواده و فرزندانم تقاضا دارم چنانچه شهادت نصيبم شد ، افسرده نشوند و طلب آمرزش برايم نمايند زيرا همه ي ما از آن خداونديم و بازگشت همه به سوي او است .از همسر و فرزندانم خواهشمندم مرا حلال کنند . خدمت خواهران عزيزم سلام مي رسانم و از آنها مي خواهم که مرا حلال نمايند و از اينکه تنها برادرشان را در راه خدا داده اند ، ناراحت نشوند و از کليه بستگان و خويشاوندان و خواهر زادگان طلب عفو و بخشش مي نمايم .. از کليه عضوهاي شرکت تعاوني لوازم يدکي ، حلاليت مي طلبم و چنانچه خداي ناکرده از دست اينجانب سوء ادبي نسبت به آنها سر زده است ، مرا ببخشيد و من تا آنجائي که مي توانستم با کمال صداقت و درستي و براي رضاي خدا کار کردم و از تمام کساني که با اين جانب سر و کار داشته اند طلب عفو و بخشش دارم و براي خانواده و فرزندانم از پيشگاه خداوند طلب سعادت و موفقيت مي نمايم و از آنها خواهشمندم که پيرو ولايت فقيه باشند و هيچ وقت دست از روحانيت در خط امام مخصوصا حضرت آيت الله ارسنجاني که واقعا در استان فارس و در فسا مظلوم است ،ايشان اولاد پيغمبر نماينده امام و امام جمعه مي باشند ، هر کس از ايشان رو گردان باشد از امام امت رو گردان است و دروغ مي گويند که پيرو خط امام هستيم . خدمت آيت الله ارسنجاني سلام مي رسانم و از ايشان خواهشمندم در جلسات ترحيم اين جانب در صورت امکان حاضر شوند و برايم طلب آمرزش کنند . خدمت کليه برادران مسجدالزهرا سلام الله عليها و هم برادران پايگاه مقاومت مسجد ، سلام مي رسانم و از آنها مي خواهم که براي من طلب آمرزش از خداوند بنمايند . عمر امام امت پاينده ، پرچم اسلام افراشته باد . والسلام يکم دي ماه سال 1365 .والسلام