گوشه ای از مناجات با خدای شهید سید رحیم موسوی
سهشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۲۳
پروردگارا از خود گريزانم چون نفسم بر عقلم غالب گشته و از تو مي خواهم که عقلم را خود بدست گيري و بر نفسم غالب گرداني چون قدرت و عظمت تو بسيار اعلي مي باشد
بسم الله الرحمن الرحيم
يا غافر الذنوب اغفر ما عملت الاثم و المعصية
پروردگارا مرا مورد مغفرت خويش قرار ده و از غضبت مرا دور بدار که اين تن نازک من طاقت عذاب تو را ندارد خداوندا گرچه چندين توبه علي الظاهر نموده ام اما بر هيچ يک اعتنا ننموده ام چون هر چند بر خودفشار طاقت فرسا را تحمل نمودم وليکن نتيجه اي نداشت و در آخر غرق در عصيان گناه و معصيت شدم پروردگارا از خود گريزانم چون نفسم بر عقلم غالب گشته و از تو مي خواهم که عقلم را خود بدست گيري و بر نفسم غالب گرداني چون قدرت و عظمت تو بسيار اعلي مي باشد معبودا از درگاه با عظمت تو عاجزانه و خالصانه مي خواهم که مرا لطف و کرم بخش و نعمتت را که بر من ارزاني داشته اي با غضب از من نگيري چون يک فرد عاجزم در مقابل قدرت بي نهايت تو و اگر از من اين نعمت شايان را بگيري به هيچ وجه نمي توانم زندگي را تا آخر با عزت بسر برم خداوندا بدرگاه تو امام زمانم که حي و حاضر بر اعمالم هست شاهد مي آورم که به عصمت آل طاها آن چه که بر من صلاح است مصلق دادي و آنچه که بر من مضر است از من دور کني که اگر به لطف تو مسائلم حل نشود هرگز از دست نفس العماره ام نجات نخواهم يافت(خالقا) ترا بر معصومين و مظلومين درگاهت سوگند مي دهم که آنچه بنده عصيانگر است براه خودت آشنا سازي پروردگارا چگونه بخواهم از من بگذري که در مقابل تو بي شرمانه گنه کارم و ترا ديدم اما اعتنا نکردم خالقا ترا به علي قسم مي دهم که از من بگذري و قلم عفو بر گناهانم بکشي و آنچه را که به ناداني انجام داده ام به دانائي خودت به من غضب نکني و از جهالتم اگر چه سوء استفاده کردم و به قدرت خودت مرا عفو گرداني و اگر یک روز به آخر عمرم ما نده شهادت در راه خودت را بر من نصيب گرداني اي معبود من خالق من اگر از تو روي گردان شوم به کجا روي ببرم و اگر دست از درگاه تو کوتاه کنم به کدام درگاه روي برم و اگر عقلم را بر نفسم غالب نگرداني تا کي بتوانم از دست شيطان درونيم خلاصي يابم پروردگارا تو بر قلبم آگاهي و واقف چه بسا آرزو کردم که به درگاه تو نائل آيم و از عابدان خالص تو گردم اما متاسفانه در راهم شيطان با فريبش مرا منصرف کرده و بدنبال خود کشانده و از تو و درگاه تو غافل گشتم و دوباره عاجزانه از قدرت با قدرتت مي خواهم که مرا به درگاه با عظمت خود خواني و مرا عفو بدهي خداوندا اگر مرا نپذيري به کدام در پناه ببرم و اگر آتش دوزخ خود بر من روا داري با کدام وسيله از آن دور بگردم و اگر تو مجالم ندهي با کدام شخص خود را نجات دهم و اگر مرا بخود نپذيري هرگز از حکوت تو نمي توانم فرار کنم و اگر عاقبتم را بخير نکني شب هايم تار و روزهايم تيره است و عاقبتم پوچ پروردگارا مي دانم روزي مرگ مرا در آغوش خواهد گرفت اما چه خوب است من شهادت را در بغل گيرم و چه خوب است بر من لطف و رحمت کني که عاقبتم را با صالحان و اولياء محشور گرداني و نکند روزي خدايا از بنده حقيرت نگذري و عاقبتش را عذاب دوزخ کني که به قدرتت قسم اين جسم ناتوانم طاقت دوزخ ترا ندارد خدايا چگونه تحمل کنم که در پيشگاه با عظمت تو و در پيش پيامبران و امامان خجل باشم و سرم از شرمندگي در زير باشد پروردگارا خدايا عمرم را به ناداني گذراندم اما از تو مي خواهم از اين بعد مهارم را تو بدست گيري و يا الهي لا تکلني الي نفسي الحمد الله الذي هدانا لهذا و ما کنا لنتهدي لولا ان هدانا الله. خدايا دنيا دو روز است در اين دنيا که خانه استجاري است چنان کن که صاحب خانه ام را ناراحت نکنم و امانتي را که به من داده با روي سفيدي به خودش واگذار کنم خدايا هر چه گويم نمي توانم از گناهانم بشمرم اما تو واقفي و آگاه و اميدوارم که از من بگذري انشاءالله سيد رحيم موسوي 2/10/1360
منبع : مرکز اسناد شهدا و ایثارگران استان فارس
يا غافر الذنوب اغفر ما عملت الاثم و المعصية
پروردگارا مرا مورد مغفرت خويش قرار ده و از غضبت مرا دور بدار که اين تن نازک من طاقت عذاب تو را ندارد خداوندا گرچه چندين توبه علي الظاهر نموده ام اما بر هيچ يک اعتنا ننموده ام چون هر چند بر خودفشار طاقت فرسا را تحمل نمودم وليکن نتيجه اي نداشت و در آخر غرق در عصيان گناه و معصيت شدم پروردگارا از خود گريزانم چون نفسم بر عقلم غالب گشته و از تو مي خواهم که عقلم را خود بدست گيري و بر نفسم غالب گرداني چون قدرت و عظمت تو بسيار اعلي مي باشد معبودا از درگاه با عظمت تو عاجزانه و خالصانه مي خواهم که مرا لطف و کرم بخش و نعمتت را که بر من ارزاني داشته اي با غضب از من نگيري چون يک فرد عاجزم در مقابل قدرت بي نهايت تو و اگر از من اين نعمت شايان را بگيري به هيچ وجه نمي توانم زندگي را تا آخر با عزت بسر برم خداوندا بدرگاه تو امام زمانم که حي و حاضر بر اعمالم هست شاهد مي آورم که به عصمت آل طاها آن چه که بر من صلاح است مصلق دادي و آنچه که بر من مضر است از من دور کني که اگر به لطف تو مسائلم حل نشود هرگز از دست نفس العماره ام نجات نخواهم يافت(خالقا) ترا بر معصومين و مظلومين درگاهت سوگند مي دهم که آنچه بنده عصيانگر است براه خودت آشنا سازي پروردگارا چگونه بخواهم از من بگذري که در مقابل تو بي شرمانه گنه کارم و ترا ديدم اما اعتنا نکردم خالقا ترا به علي قسم مي دهم که از من بگذري و قلم عفو بر گناهانم بکشي و آنچه را که به ناداني انجام داده ام به دانائي خودت به من غضب نکني و از جهالتم اگر چه سوء استفاده کردم و به قدرت خودت مرا عفو گرداني و اگر یک روز به آخر عمرم ما نده شهادت در راه خودت را بر من نصيب گرداني اي معبود من خالق من اگر از تو روي گردان شوم به کجا روي ببرم و اگر دست از درگاه تو کوتاه کنم به کدام درگاه روي برم و اگر عقلم را بر نفسم غالب نگرداني تا کي بتوانم از دست شيطان درونيم خلاصي يابم پروردگارا تو بر قلبم آگاهي و واقف چه بسا آرزو کردم که به درگاه تو نائل آيم و از عابدان خالص تو گردم اما متاسفانه در راهم شيطان با فريبش مرا منصرف کرده و بدنبال خود کشانده و از تو و درگاه تو غافل گشتم و دوباره عاجزانه از قدرت با قدرتت مي خواهم که مرا به درگاه با عظمت خود خواني و مرا عفو بدهي خداوندا اگر مرا نپذيري به کدام در پناه ببرم و اگر آتش دوزخ خود بر من روا داري با کدام وسيله از آن دور بگردم و اگر تو مجالم ندهي با کدام شخص خود را نجات دهم و اگر مرا بخود نپذيري هرگز از حکوت تو نمي توانم فرار کنم و اگر عاقبتم را بخير نکني شب هايم تار و روزهايم تيره است و عاقبتم پوچ پروردگارا مي دانم روزي مرگ مرا در آغوش خواهد گرفت اما چه خوب است من شهادت را در بغل گيرم و چه خوب است بر من لطف و رحمت کني که عاقبتم را با صالحان و اولياء محشور گرداني و نکند روزي خدايا از بنده حقيرت نگذري و عاقبتش را عذاب دوزخ کني که به قدرتت قسم اين جسم ناتوانم طاقت دوزخ ترا ندارد خدايا چگونه تحمل کنم که در پيشگاه با عظمت تو و در پيش پيامبران و امامان خجل باشم و سرم از شرمندگي در زير باشد پروردگارا خدايا عمرم را به ناداني گذراندم اما از تو مي خواهم از اين بعد مهارم را تو بدست گيري و يا الهي لا تکلني الي نفسي الحمد الله الذي هدانا لهذا و ما کنا لنتهدي لولا ان هدانا الله. خدايا دنيا دو روز است در اين دنيا که خانه استجاري است چنان کن که صاحب خانه ام را ناراحت نکنم و امانتي را که به من داده با روي سفيدي به خودش واگذار کنم خدايا هر چه گويم نمي توانم از گناهانم بشمرم اما تو واقفي و آگاه و اميدوارم که از من بگذري انشاءالله سيد رحيم موسوي 2/10/1360
منبع : مرکز اسناد شهدا و ایثارگران استان فارس
نظر شما