زندگي نامه و وصیت نامه شهيد الله مراد کيومرث شهادت 22 اسفند ماه
شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۹
شهادت عشق است ما را از معشوق خود نترسانيد...
زندگي نامه شهيد الله مراد کيومرث
شهيد الله مرادکيومرث در سال 1342 در روستاي طسوج که محيط آن همه آکنده از سادگي وتقوا وپاکي بود متولد مي شود.دوران کودکي را دردامن پرمهرمادر وزير سايه پدرزحمت کش خود سپري نمود،بعد از آن وارد مدرسه ابتدايي امام خميني مي شود وبراي گذراندن دوره راهنمايي به شهر کوار مي رود.به خاطر شرايط سخت زندگي وعدم بضاعت مالي چون مدرسه رفتنش با مشکلاتي چند روبرو مي شود. مجبور به ترک تحصيل مي شود ودر کنار پدربه کار کشاورزي مي پردازد تا بتواند امور زندگي خود را اداره کند واز طرف ديگر کمک کار پدرش باشد تا با خدمت ناچيزش بار سنگيني از کارهاي سخت وزحمت هاي طاقت فرسا بر دوش پدر را بردارد وبالاخره چند سالي زندگي آنها به همين منوال مي گذرد تا به سن جواني رسيده ودر دوره جواني مادر مهربان ودلسوز ونمونه خود را از دست مي دهد وحالا زندگي بدون مادر همراه با مشکلات وزحمت هاي طاقت فرسا بيش از پيش نگراني او را درباره امور زندگي دوبرابر مي کند ولي اين جوان عارف وشريف با تمام قوا ونيروي بدني وشهامت وفداکاري در برابر مشکلات ايستادگي ومقاومت کرده اما در برابر اين مشکلات فردي بود مؤمن نو متدين وسربه زير که هيچ وقت نماز اول وقت وروزه اش را ترک نکرد وهمه طلب وآرزوي شهادت از خداوند مي نمود.بالاخره بعد از مدتي سرگرداني وتنهايي به سن 18سالگي مي رسد وتشکيل زندگي خانوادگي مي دهد وتازه در طول 6ماه با همسر خود بود که از دغدغه هاي تنهايي وزحمت هاي طاقت فرسا نجات پيدا کرده که خدمت سربازي اش فرا مي رسد واين شهيد بزرگوار خانواده وهمسر را رها کرده در تاريخ 20/ 3/ 1365 روانه خدمت مقدس سربازي مي شود به خاطر آن که در خانواده اي بدون مادر همراه با مشکلات وفشار زندگي بزرگ شده وسرد وگرم روزگار چشيده ودر جبهه هم رزمنده اي مخلص وايثارگر بوده در سومار براي دفاع از اسلام وقرآن وياري امام به خط مقدم رفته وبا دشمنان نبرد کرده وهنوز 10ماه بيشتر از سربازي اين مرد رشيد وفداکار نگذشته بود که در تاريخ 23/ 12/ 1365 مورد هدف ترکش دشمن قرار مي گيرد وجان به جان تسليم رضاي پروردگار مي شود وبهار عمر زندگي اش را با ريختن خونش وفداي جانش به خزان تبديل گرديده وبه آرزوي ديرين وهميشگی خود مي رسد وشهد شيرين شهادت مي نوشد.والسلام روحش شاد ويادش گرامي باد
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه برادر شهيد الله مراد کيومرث
اشهد ان لا اله اله الله-اشهد ان محمداً رسول الله -اشهد ان عليا ولي الله واشهد ان الخميني روح الله.
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله احواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
برهمه جوان ها واجب است که به جبهه بروند وجبهه ها را گرم نگهدارند چون در ميدان جنگ بودم لازم دانستم چند کلمه اي به عنوان وصيت نامه بنويسم وهرچه در سطرهاي زير قيد مي شود مورد تاييد اين جانب الله مراد کيومرث مي باشد واين راهي را که من انتخاب نموده ام راه انبياء واولياء وراه امام امت وراه شهيدان صدر اسلام است وتنها هدف من پيروي از دستورات الهي مي باشد.
انا لله وانا اليه راجعون
با سلام ودرود بر رهبر کبير انقلاب اسلامي ابران امام امت خميني بت شکن وبا درود بيکران به تمامي شهداي صدر اسلام وکربلاي حسين(ع)تا کربلاي عصر خميني وبا سلام به شهداي گمنام في سبيل الله من جمله شهداي جنگ تحميلي عراق عليه ايران وبا سلام بر امت حزب الله.برادران وخواهرانم واي پدرومادر وهمسر عزيزم من وصيت نامه خود را اين چنين آغاز مي کنم :من از امت حزب الله وهميشه در صحنه تقاضا دارم که همچون گذشته پشتيبان امام وروحانيت باشند واين روحانيت بودند که با ايثار واز خود گذشتگي که نشان دادند اسلام را زنده کردند وقدم به قدم برضد کفار از خدا بي خبر جانفشاني کردند به قول امام عزيزمان اگر روحانيت نبودند ما الان از اسلام خبري نداشتيم واگر شهادت آيت الله سعيدي ونواب صفوي-مصطفي خميني-امام موسي صدر-محمد باقرصدر-دستغيب وصدوقي واشرفي اصفهاني وبهشتي ومدني ومطهري وديگران نبودند اسلام به اين منزلت رشد ؟؟؟کرد.خون اين شهيدان بود که انقلاب ما را به اين حد رسانيد وانشاءالله به پيروزي نهايي خواهد رسيد وبه قول امام عزيزانم شهادت عشق است ما را از معشوق خود نترسانيد.وليکن امت حزب الله از من وديگر شهدا اين وصيت را قبول کنيد که از ديگر ياران امام مثل جان خودتان نگهداري کنيد خدايا بخون پاک گلوي حسين بن علي(ع)وبخون پاک دست هاي بريده ابوالفضل العباس خميني ويارانش را تا انقلاب امام زمان(عج)نگهدار(آمين بحق محمد واله الطاهرين)
اگر همسنگران روزي به سنگر به تير تيز دشمن کشته گشتم
به پيش چشمتان چون مرغ سمبل او با خاک وخون آغشته گشتم
مبادا بر ؟؟ماتم بگيريد زديده اشک خونينه بريزيد
که شايد کف زنان تا حجله گور سرود سرخ دامادي بخوانيد
چو گرديدم نهان در سينه خاک بيفروزيد شمعي بر مزارم
که جاي مادر روشن ؟؟؟ بريزد اشک روشن درکنارم
با تقديم احترام برادر کوچکتر شما سرباز وظيفه يگان تکاور الله مراد کيومرث
شهيد الله مرادکيومرث در سال 1342 در روستاي طسوج که محيط آن همه آکنده از سادگي وتقوا وپاکي بود متولد مي شود.دوران کودکي را دردامن پرمهرمادر وزير سايه پدرزحمت کش خود سپري نمود،بعد از آن وارد مدرسه ابتدايي امام خميني مي شود وبراي گذراندن دوره راهنمايي به شهر کوار مي رود.به خاطر شرايط سخت زندگي وعدم بضاعت مالي چون مدرسه رفتنش با مشکلاتي چند روبرو مي شود. مجبور به ترک تحصيل مي شود ودر کنار پدربه کار کشاورزي مي پردازد تا بتواند امور زندگي خود را اداره کند واز طرف ديگر کمک کار پدرش باشد تا با خدمت ناچيزش بار سنگيني از کارهاي سخت وزحمت هاي طاقت فرسا بر دوش پدر را بردارد وبالاخره چند سالي زندگي آنها به همين منوال مي گذرد تا به سن جواني رسيده ودر دوره جواني مادر مهربان ودلسوز ونمونه خود را از دست مي دهد وحالا زندگي بدون مادر همراه با مشکلات وزحمت هاي طاقت فرسا بيش از پيش نگراني او را درباره امور زندگي دوبرابر مي کند ولي اين جوان عارف وشريف با تمام قوا ونيروي بدني وشهامت وفداکاري در برابر مشکلات ايستادگي ومقاومت کرده اما در برابر اين مشکلات فردي بود مؤمن نو متدين وسربه زير که هيچ وقت نماز اول وقت وروزه اش را ترک نکرد وهمه طلب وآرزوي شهادت از خداوند مي نمود.بالاخره بعد از مدتي سرگرداني وتنهايي به سن 18سالگي مي رسد وتشکيل زندگي خانوادگي مي دهد وتازه در طول 6ماه با همسر خود بود که از دغدغه هاي تنهايي وزحمت هاي طاقت فرسا نجات پيدا کرده که خدمت سربازي اش فرا مي رسد واين شهيد بزرگوار خانواده وهمسر را رها کرده در تاريخ 20/ 3/ 1365 روانه خدمت مقدس سربازي مي شود به خاطر آن که در خانواده اي بدون مادر همراه با مشکلات وفشار زندگي بزرگ شده وسرد وگرم روزگار چشيده ودر جبهه هم رزمنده اي مخلص وايثارگر بوده در سومار براي دفاع از اسلام وقرآن وياري امام به خط مقدم رفته وبا دشمنان نبرد کرده وهنوز 10ماه بيشتر از سربازي اين مرد رشيد وفداکار نگذشته بود که در تاريخ 23/ 12/ 1365 مورد هدف ترکش دشمن قرار مي گيرد وجان به جان تسليم رضاي پروردگار مي شود وبهار عمر زندگي اش را با ريختن خونش وفداي جانش به خزان تبديل گرديده وبه آرزوي ديرين وهميشگی خود مي رسد وشهد شيرين شهادت مي نوشد.والسلام روحش شاد ويادش گرامي باد
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه برادر شهيد الله مراد کيومرث
اشهد ان لا اله اله الله-اشهد ان محمداً رسول الله -اشهد ان عليا ولي الله واشهد ان الخميني روح الله.
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله احواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
برهمه جوان ها واجب است که به جبهه بروند وجبهه ها را گرم نگهدارند چون در ميدان جنگ بودم لازم دانستم چند کلمه اي به عنوان وصيت نامه بنويسم وهرچه در سطرهاي زير قيد مي شود مورد تاييد اين جانب الله مراد کيومرث مي باشد واين راهي را که من انتخاب نموده ام راه انبياء واولياء وراه امام امت وراه شهيدان صدر اسلام است وتنها هدف من پيروي از دستورات الهي مي باشد.
انا لله وانا اليه راجعون
با سلام ودرود بر رهبر کبير انقلاب اسلامي ابران امام امت خميني بت شکن وبا درود بيکران به تمامي شهداي صدر اسلام وکربلاي حسين(ع)تا کربلاي عصر خميني وبا سلام به شهداي گمنام في سبيل الله من جمله شهداي جنگ تحميلي عراق عليه ايران وبا سلام بر امت حزب الله.برادران وخواهرانم واي پدرومادر وهمسر عزيزم من وصيت نامه خود را اين چنين آغاز مي کنم :من از امت حزب الله وهميشه در صحنه تقاضا دارم که همچون گذشته پشتيبان امام وروحانيت باشند واين روحانيت بودند که با ايثار واز خود گذشتگي که نشان دادند اسلام را زنده کردند وقدم به قدم برضد کفار از خدا بي خبر جانفشاني کردند به قول امام عزيزمان اگر روحانيت نبودند ما الان از اسلام خبري نداشتيم واگر شهادت آيت الله سعيدي ونواب صفوي-مصطفي خميني-امام موسي صدر-محمد باقرصدر-دستغيب وصدوقي واشرفي اصفهاني وبهشتي ومدني ومطهري وديگران نبودند اسلام به اين منزلت رشد ؟؟؟کرد.خون اين شهيدان بود که انقلاب ما را به اين حد رسانيد وانشاءالله به پيروزي نهايي خواهد رسيد وبه قول امام عزيزانم شهادت عشق است ما را از معشوق خود نترسانيد.وليکن امت حزب الله از من وديگر شهدا اين وصيت را قبول کنيد که از ديگر ياران امام مثل جان خودتان نگهداري کنيد خدايا بخون پاک گلوي حسين بن علي(ع)وبخون پاک دست هاي بريده ابوالفضل العباس خميني ويارانش را تا انقلاب امام زمان(عج)نگهدار(آمين بحق محمد واله الطاهرين)
اگر همسنگران روزي به سنگر به تير تيز دشمن کشته گشتم
به پيش چشمتان چون مرغ سمبل او با خاک وخون آغشته گشتم
مبادا بر ؟؟ماتم بگيريد زديده اشک خونينه بريزيد
که شايد کف زنان تا حجله گور سرود سرخ دامادي بخوانيد
چو گرديدم نهان در سينه خاک بيفروزيد شمعي بر مزارم
که جاي مادر روشن ؟؟؟ بريزد اشک روشن درکنارم
با تقديم احترام برادر کوچکتر شما سرباز وظيفه يگان تکاور الله مراد کيومرث
نظر شما