زندگي نامه شهيد ابراهيم قرمزي(شهادت 19 خرداد 81)
چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۳۲
در سال 1365 با قبولي در کنکور سراسري در رشته مهندسي شيمي وارد دانشگاه شيراز شد. در سال 1369 دوره تحصيلات دانشکده مهندسي را با موفقيت به پايان رساند و موفق به اخذ مدرک کارشناسي در رشته مهندسي شيمي صنايع پالايش شد...
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد ابراهيم قرمزي: در دوم آذر سال 1344 در يکي از مناطق عشايري کازرون به نام حومه ديده به جهان گشود که پايانش عروجي ديگري بود فرزند پنجم خانواده بود با 5 خواهر و 4 برادر . با توجه به مشکلات کوچ نشيني عشايري تحصيلات ابتدائي را در مدرسه عشاير سپري کرد در اين دوران هميشه به عنوان دانش آموز نمونه معرفي مي شد. و مورد تشويق آموزگار خود قرار مي گرفت در همان سن کم روحش به معنويت گره خورد و او را به نماز و عبادت سوق داد عشق به تحصيل باعث شد که مقطع راهنمايي را در شهرستان کازرون در مدرسه قدسي با موفقيت طي کند و دوران دبيرستان را در مدرسه شهيد بستانپور شهرستان کازرون سپري کرد به علت علاقمندي به رشته رياضي در اين رشته ادامه تحصيل داد و با کسب نمرات عالي موفق به اخذ مدرک ديپلم در رشته رياضي فيزيک شد سال 1365 با قبولي در کنکور سراسري در رشته مهندسي شيمي وارد دانشگاه شيراز شد. در سال 1369 دوره تحصيلات دانشکده مهندسي را با موفقيت به پايان رساند و موفق به اخذ مدرک کارشناسي در رشته مهندسي شيمي صنايع پالايش شد. پس از اتمام اين دوره در صنايع دفاع شيراز پذيرفته شد و براي انجام مأموريتها به تهران، خرمشهر ، سيجان، اصفهان و... اعزام شد چندين بار به عنوان کارمند انتخاب شد و از طرف وزارت دفاع لوح افتخار دريافت کرد. در سال 1371 ازدواج کرد که ثمره اين ازدواج ، 1فرزند پسر و 1 فرزند دختر مي باشد. گويي روح او به اوجها رسيده بود و ميل پرواز داشت به سوي معشوق خود ، بالاخره در 19 خرداد سال 1381 جسم بي قرارش بر اثر انفجار پاپلوت تحقيقاتي در کارخانه صدر شيمي در شيراز مجروح شدت که به مدت 4 روز در بيمارستانهاي قطب الدين شيراز و بيمارستان چمران تهران بستري شد. بعد از آن براي درمان به کشور آلمان اعزام شد ولي بر اثر جراحات شديد سوختگي بعد از سه روز به شهادت رسيد. و پيکر مطهرش به وطن بازگشت و در شهر رضا اصفهان آرام گرفت.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
منبع: مرکز اسناد ایثارگران
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۳
بزرگوار عموی پدرم هستند