پیام خونم، محبت به يکديگر است
پنجشنبه, ۰۵ تير ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۳۷
نوید شاهد - شهيد "عطاءالله مرادی" در وصیت نامه خود می‌نویسد: «صبرم به پايان رسيد و چشمم از ديدن تار گشت که ببينم نوجوانان و پيران از وطنم و مکتبم پاسداري مي دهند! ...» متن کامل وصیت نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "عطاءالله مرادی" 15 اسفند 1340 در یکی از روستاهای اردکان در خانه اي گلي دیده به جهان گشود. روزگار را با فقر و سختي سپري نمود. 6 ساله بود که راهی مدرسه شد. به علت فقر و تنگدستی به اجبار او به صورت شبانه درس می خواند تا روزها کمک خرج خانواده باشد.
سال
1359 دو ماهی از آغاز سال تحصيلي نگذشته بود که هوای جبهه رفتن به سرش
افتاد. پس از آموزش دوره تکاوري و آموزش سلاح سبک به جبهه اعزام شد. او فعاليتش
را در جبهه آبادان همراه با ساير برادران جهادگر آغاز کرد. وی سرانجام 3 تیر ماه 1360 در
حال ساخت سنگر به شهادت رسید.
متن وصیت نامه:
بسم الله الرحمن الرحيم/ آيا کسي هست که من را ياري دهد «حسين بن علي (ع)» اگر مي تواني بميران و اگر نمي تواني بمير«شريعتي »
پیام خونم، محبت به يکديگر است
صبرم به پايان رسيد و چشمم از ديدن تارگشت که ببينم نوجوانان و پيران از وطنم و مکتبم پاسداري مي دهند! مرگ را بر اين زندگي ترجيح مي دهم. بدين جهت حرکت مي کنم تا وظيفه ام را نسبت به مکتبم و به هم وطنانم و همنوعانم به اسارت کشيده ام ادا مي کنم. حرکتم را با خون و خونم به پيامم و پيامم محبت به يکديگر است .
قطعه شهدا
در پايان از تمام کسانم مي خواهم که بدي هايم را براي خدا بر من ببخشانند. اولين اين جانب چيزي از خود ندارم. اما اگر چيزي به نام من وجود دارد اختيارش را به پدر و مادرم دادم. و احيانا اگر در اين راه کشته شوم مرا در شيراز به خاک بسپاريد قطعه ی شهداء.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
در پايان از تمام کسانم مي خواهم که بدي هايم را براي خدا بر من ببخشانند. اولين اين جانب چيزي از خود ندارم. اما اگر چيزي به نام من وجود دارد اختيارش را به پدر و مادرم دادم. و احيانا اگر در اين راه کشته شوم مرا در شيراز به خاک بسپاريد قطعه ی شهداء.
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
نظر شما
