هدف، آزادی مردم مسلمان عراق از چنگال کفار

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "قدرت الله مرادی" 15 آبان ماه 1343 در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. پدر کارگر ساده ای بود که تمام تلاش خود را جهت کسب روزی حلال داشت. قدرت اله 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و دوران ابتدائی را در دبستان شهيد چمران (اميرعضدی) با موفقيت پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را می گذراند که تظاهرات برعلیه رژیم پهلوی به اوج خود رسید و او نیز دوش به دوش مردم در تظاهرات شرکت می کرد. با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه شد. وی سرانجام 26 آبان ماه 1361 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلزار شهدای سید محمد کازرون به خاک سپرده شد.

متن نامه:
بسم الله الرحمن الرحيم .با سلام به حضرت مهدی اميد امت اسلام و به اسلام به نائب برحقش خمينی کبير و با درود بر شهيدان از صدر اسلام تا به حال. چند کلمه ای با شما عزيزان صحبت دارم خدمت پدر و مادر و خواهران و برادران عزيزم می رسانم که اينجانب سرحال و سالم هستم و دعاگوی شما هستم و اميدوارم که همگی شما خوب و سلامت و تندرست باشيد و با مهر و دلگرمی با هم زندگی کنيد و شکرگزار خدا باشيد و امام را دعا کنيد و اميدوارم که دعای شما عزيزان در درگاه خدای متعال پذيرفته شود و با دعای شما اسلام پيروز و رهبر انقلاب اسلامی ما سالم و تندرست باشد تا بتواند ما را از گذرگاه های سخت عبور دهد.

 پدر و مادر و برادران و خواهران اگر حال مرا جويا باشيد الحمدالله خوب و سلامت هستم و دعاگوی امام و شما هستم و در مورد وضع ما در جبهه با کمک امام زمان تا کنون که خيلی خوب بوده ان شاءالله از اين ها بهتر خواهد شد ما اکنون در يکی از جبهه های شلمچه ـ کوشک هستيم و به اميد آن نشسته ايم که ان شاءالله با هجوم به کفار بتوانيم راه را برای ظهور مهدی (عج) باز کنيم . و انشاءالله پس از حمله اگر حياتي باشد باز شما را زيارت خواهم کرد. البته اين حمله که ان شاءالله در پيش هست وقت آن معين نيست و به اميد خدا و با ياری حضرت حجة بن الحسن(ع) مي رويم تا در درون خاک اسلامی عراق "دشمن امت مسلمان عراق" را از بين ببريم و امت اسلامي عراق را از چنگ دشمن کافر نجات دهيم.

فرزند امانتی در درست والدین
تذکری به شما خانواده عزيز ، مادر و پدر و خواهران و برادران عزيزم از دوریم ناراحت نباشيد چون خودم را به خدا سپرده ام و سرنوشتم را به خدا سپرده ام که هر چه خواست اوست اجراء گردد و اگر هم خدای متعال خواست که ما شهيد شويم و شهيد شديم شما هيچ گونه ناراحتی به دل راه ندهيد چون که من و ديگر برادران و خواهرانم در نزد شما پدر و مادر امانت هستيم و شما آنقدر سعی و کوشش کنيد که امانت خود را به صاحب اصلی آن تحويل دهيد که کسانی که امانت خود را به صاحبش رسانده اند در نزد خدای بزرگ رستگار شده اند و خدا از آنها راضی است .

مادر از دوریم ناراحت نباش
 از تو پدر و مادر می خواهم که از دوریم ناراحت نباشيد که قلب من از شما راضی باشد. پدر و مادر تاکنون چند نامه برای شما نوشته ام اما تا به حال جوابی به دستم نرسيده و اميدوارم که جواب نامه را فوری برايم بنويسيد.
قبل از اينکه اين نامه را بنويسم يک نامه ديگر برايتان نوشته بودم ولی يکی از دوستان می خواست به کازرون بيايد باز هم اين نامه را نوشتم تا زودتر به دست شما برسد. در آخر به جای من تمام بچه های کوچک اقوام را  ببوسيد . تمام اقوام و خويشان را سلام می رسانم. از اينکه نتوانسته ام نام آنها را بنويسم معذرت می خواهم و از شما می خواهم به جای من از آنها معذرت بخواهيد. مادر به تمام دوستان سلام مرا برسانيد و بگوئيد که قدرت و صفدر دعاگوی شما هستند. ضمنا جمال و صفدر هم با تعداد زيادی از بچه های کازرون با هم هستيم و در يک سنگر هستيم. والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته. به تاريخ : 30 تیر ماه 1361

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس