نشانى از يك افتخار
به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد "سيدعبدالمجيد ميرپور" یکم شهریور ماه 1345 در محله امامزاده شهر قديم لار در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. 6 ساله بود که راهی مدرسه شد و در دبستان ملی شيراز تحصيل را آغاز کرد. سال دوم ابتدایی به لار بازگشت و در دبستان عطائی شهر جديد به تحصيل ادامه داد. دوران راهنمائی را در مدرسه امير كبير و تحصيلات دبيرستان را در مدرسه شهيد غريبی به اتمام رساند و موفق به اخذ دیپلم شد. با آغاز جنگ تحمیلی با این حال که 15 ساله بود مخفیانه به جبهه رفت. وی سرانجام 24 شهریور ماه 1365 در منطقه عملياتی مهران به شهادت رسید.
متن وصیت نامه:
بسمه تعالى اى خداى بزرگ امشب شب حمله است دشمن در جبهه هاى دهلران مريوان، ميمك و چنگوله پاتك زده. گردان هاى 111 و 139 لشكر عملياتى 83 خرم آباد در حين عمليات شركت داشتند.
در راه وطن
امشب نوبت ما است. نوبت مهران است. امشب سرگرد مرادى فرمانده گردان دستور آماده باش داده من مى خواهم در راه وطنم كشته شوم. كشته شدن در راه وطن برایم افتخار است.
نشانى از يك افتخار
من وطن پرست هستم. من مى خواهم سهمى از آزادى وطنم به عنوان نشانى از يك افتخار بزرگ هميشه به همراه داشته باشم. من وطنم خاكم ايران را دوست دارم من رهبرم را دوست دارم من خمينى را دوست دارم به همين دليل مى خواهم فداكار وطن باشم در نتيجه مى خواهم وصيت بكنم.
بعد از مردنم
و دوست دارم بعد از مردنم نام من در ليست وطن پرستان جهان ثبت شود پس وصيت مى‌كنم ضمن سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى و پدر و مادرم من بعد از مرگم يك آرزو دارم و آرزويم اين است كه در روى سنگ قبرم هيچ ننويسند فقط يک چيز و آن اين است من وطن پرست به دنيا آمدم و وطن پرست زندگى كردم و وطن پرست از دنيا رفتم.
آخرین فصل کتاب زندگانی
مشترين و مقدس ترين احساسات مشوق حسى وطن پرستى است پس وصيت مى كنم به كليه خواهران كه نگذاريد محفل اين احساس رو به خاموشى بگرايد. با تشكر از پدر و مادرم و بنياد شهيد محترم لارستان و اكنون آخرين فصل كتاب زندگيم را مى بندم . سيد عبدالمجيد ميرپور 20 تیر 1364
انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس
