خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «15»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «از روی پل شناوری که توسط برادران مبارز جهادگر زده شده است گذشته ايم. ساختمان سالم به چشم نمی خورد اسکلت‌ ساختمان‌ها تبديل به خاکريز شده و...» متن کامل خاطره پانزدهم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.

پلی که بسياری را از روی خود عبور داد اما برنگشتند

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «بهمن اميری» یکم فروردین سال 1345 در شهرستان ني ريز دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سرگذاشت. دوران راهنمایی را در مدرسه فاطمی و دوره هنرستان را در مدرسه آب باریک شیراز گذراند. پس از آن به عضویت سپاه پاسداران درآمد و عازم جبهه نبرد شد. وی پس از سالها مجاهدت سرانجام 4 تیر ماه 1367 آسمانی شد.

بیشتر بخوانید: خرمشهر، شهری که بسياری را در آغوش گرم خود نهفته دارد // قسمت 13

متن خاطره خودنوشت «15» : پلی که بسياری را از روی خود عبور داد اما رفته‌ها برنگشتند

الآن در بين جاده خرمشهر آبادان در حرکت هستيم. هوا غبارآلود است. تابلو زده به طرف پل خرمشهر نماهای ساختمانی به چشم می‌بينم ولی همه سوراخ سوراخ درختان نخل را می‌بينيم که هم سوخته شده و بعضی‌ها فقط تنه‌اشان می‌باشد.

درب کوچکی را می‌بينم که بيش از صد فشنگ خورده. همه ساختمان‌ها خراب درها سوراخ سوراخ. به پل خرمشهر رسيده‌ايم. پلی که بسيار عزيزانی را از روی خود عبور داده اما برنگشته‌اند. همانجا خوابيده‌اند پلی که وسط آن دو نيم است و برای انسان عادی قابل تصور نمی‌باشد.

از روی پل شناوری که توسط برادران مبارز جهادگر زده شده است گذشته ايم. ساختمان سالم به چشم نمی خورد اسکلت‌ ساختمان‌ها تبديل به خاکريز شده و چه بسيار رازها که زير اين خاکريزها نهفته است. تنها چيزی که نظر بنده را جلب می‌کند فقط ساختمان‌ها خراب و سوخته شده و تنها رنگ مغازه‌ها و ساختمان‌های تيره می‌باشد، البته ساختمان که نه خرابی.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده