خاطره‌ای از شهید بهمن امیری «21»
شهيد «بهمن اميری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «برای اولين بار پای به گلزار شهدای اهواز می‌گذاريم. به منزلگاه‌های ابدی انسان که به انسان هشدار می‌دهد خودت را آماده کن که فقط يک چيز به درد تو می‌خورد آن عمل است و...» متن کامل خاطره بیست و یکم این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.

پیامی در منزلگاه‌های ابدی انسان است

به گزارش نوید شاهد فارس، شهيد «بهمن اميری» یکم فروردین سال 1345 در شهرستان نی ريز دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی را با موفقیت پشت سرگذاشت. دوران راهنمایی را در مدرسه فاطمی و دوره هنرستان را در مدرسه آب باریک شیراز گذراند. پس از آن به عضویت سپاه پاسداران درآمد و عازم جبهه نبرد شد. وی پس از سالها مجاهدت سرانجام 4 تیر ماه 1367 آسمانی شد.

بیشتر بخوانید: حال و هوای هویزه در سال 63 // قسمت 20

متن خاطره خودنوشت قسمت «21» : پیامی در منزلگاه‌های ابدی انسان است

الآن به شهر قهرمان‌پرور سوسنگرد رسيده‌ايم. وضع شهر تقريباً عادی است. مردم در کوچه‌ها و خيابان‌ها در حال رفت ‌آمد می‌باشند و در گوشه و کنار ساختمان‌هايی به چشم می‌خورد که بر اثر اصابت خمپاره‌ها ضربه‌هايی ديده است و ساختمان‌هايی هم وجود دارند که نوسازی شده‌اند و اين نشانه فداکاری امت شهيد پرورما می‌باشد که چطور به اين زودی شهرها را ترميم نموده‌اند البته سوسنگرد به آن صورت جنگ زده نيست و بعثی‌ها تقريبا تا 10 کيلومتری سوسنگرد آمده بودند ولی وارد نشده بودند و شهر هم خراب نبود و وضع عادی بود و مردم مشغول کار بودند.

سوسنگرد شهری است که از لحاظ اقتصادی به آن صورت پيشرفته است و مردم هم تقريباً همه در يک سطح قرار دارند يعنی مرفه و مستضعف و تقريباً می‌شود گفت که وجود ندارد با چند نفر که صحبت کردم می‌گفتند وقتی بعثی‌ها نزديک هم شده بود ما بيرون رفتيم و تنها تعداد محدودی رفته بودند و از پيرزنی که در سبزی فروشی مشغول کار بود از او سؤال کردم چرا کار خانگی نمی‌کنی و در مغازه‌ها مشغول کار هستی؟ در جواب گفت: تنها فرزندم در جنگ شهيد شده و خودم برای امرار معاش به جای فرزندم در مغازه کار می‌کنم و در ضمن اسم پسرش هم جاسب امری بود.

الآن داخل ماشين نشسته‌ام و آماده حرکت به سوی اهواز می‌باشم. وارد اهواز شده‌ايم و الآن برای اولين بار پای به گلزار شهدای اهواز می‌گذاريم. به منزلگاه‌های ابدی انسان که به انسان هشدار می‌دهد خودت را آماده کن که فقط يک چيز به درد تو می‌خورد آن عمل است و دو چيز هم به قبر می‌بری عمل و تکه ای کفنی. زيارتی از عاشقان کرديم و سوار شده‌ايم و به سوی پادگان در حرکتيم.

27مهرسال1363 ساعت 5:30 دقیقه. روز 30 آبان سال 1363 توفيق زيارت قبرعلی ابن مهزيار که حضرت صاحب الزمان را زيارت کرده و به محضر ايشان شرفياب شده، توفيق پيدا کرديم و سری هم به اردوگاه معاد در جاده سوسنگرد زدیم اردوگاههای عاشقان اباعبدالله آنها که جهادگران واقعی که در قرآن از آنها ياد شده می‌باشند رسيديم و آقای خالقی را هم ملاقات کرديم.
با همراهی روحانی حاج آقای راوضينی و روحانی حاج آقای جعفر آزادی و يکی از برادران سياسی عقيدتی.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده